ثریا اسمتو نگیا
چندین سال ِ پیش که من طفلی بیش نبودم و در مقطع ابتدایی تحصیل مینمودم! یه بار من و ایشون داشتیم از مدرسه برمیگشتیم خونه. توی کوچه پسردائی ِ مامانم (که البته پسرعمهی مامانمم میشه و همینطور پسر ِ پسرعمو و پسر ِ دخترعموی بابامم میشه) از کنار ما رد شد و به شوخی به من گفت: اسمت چیه؟!
حوریا: ثریا اسمتو بهش نگیا
من: O-o
پسردائی و پسرعمهی مامانم: :))))))
حوریا : :|
میشه چارت روابط خانوادگی مطرح شده رو بکشی، من هر چی سعی میکنم نمیتونم تصور کنم. :))