هزار روضه بخوانم و جان دهم هر بار...
يكشنبه, ۱ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۴۵ ب.ظ
لااقل اگه میخواین جنگ کنین، اگر میخواین بکشین، اگر میخواین نابود کنین کمی انصاف داشته باشین و با شرایط برابر وارد این جنگ بشین، اما خوی وحشیگری شما کجا و انصاف کجا؟ اگر انصاف داشتین که اینطور وحشیانه زن و بچهها رو هدف قرار نمیدادین... زن و بچههایی که سهمشون از سیاست فقط خون دل خوردن و چشم به در بودن و صبوری بوده... تا بوده همین بوده، سیاست و قانون رو مردها مینویسن اما زنها داغدار میشن، زنها باید بمونن و با مشکلات دست و پنجه نرم کنن، بچهها یتیم میشن و بچگیشون ازشون گرفته میشه...
ماجرای 31 شهریور اهواز هزار تا روضه داره...
خشاب خالی اسلحهی اون سربازی که نمیدونم گناهش چی بوده یه روضه داره، مادری که بچهش رو از دست داد یه روضه داره، حتی اون پاسداری که شهید شد... و تمام کسانی که زخمی شدن و شهید شدن هر کدوم یه روضهی جداگونه دارن...
11 ماهه که داداشم سربازه، 11 ماهه که هر بار رفت آروم و قرار از خونهی ما هم رفت، 11 ماهه که بابا به محض رفتن داداش گوشش به تلفن همراهشه و چشمش به در... 11 ماهه که تو دلمون رخت میشورن تا داداشم بیاد، یا زنگ بزنه که صداشو بشنویم و مطمئن بشیم خوبه... همهی اون سربازا خانواده داشتن، پدر و مادر داشتن، خواهر داشتن، معشوقه داشتن و همهی این آدما چشم انتظار بودن...
من میتونم درک کنم، حس و حال اون روزایی که توی شهر کازرون آشوب شده بود رو یادمه، که چقدر دلنگران بودیم...
فیلمها و تصاویر حملهی تروریستی اهواز توی فضای مجازی پخش میشد و هر ثانیهش خون به دلمون میکرد، اما همون لحظاتی که همهی ایران عزادار بودن بعضیها هم کوتاهی نکردن و با پستها و استوریهاشون نمک روی زخم پاشیدن... "از نظامی جماعت هر چه بیشتر بکشید ما دلمون بیشتر خنک میشه" این استوری رو خانمی گذاشته بود که در تمام ساعات روزش کتاب به دسته، تو خیابون، تو مترو، تو خونه... خانمی که مدعی حمایت از حقوق حیوانات و حامی گیاهخوارها و طرفدار کمپین نه به حجاب اجباری و...، کسی که وقتی موقع اعزام حجاج به عربستان میشه یا ماه محرم شروع میشه فریاد سر میده که "وای بر شما که پولتون رو به جای کمک کردن به فقرا به جیب عربها میریزید"، خانمی که گریه برای عزای امام حسین(ع) رو عربپرستی و مردهپرستی میدونه و ماه رمضون که میشه افتخارش اینه که بگه من توی خیابون بستنی خوردم!... کسی که مدعی بود باید به عقاید و نظرات مخالف احترام بذاریم.
خیلی دوست داشتم براش بنویسم اون نظامیهایی که میگی هم آدمن، خانواده دارن، احساس دارن، کسی منتظرشونه... خواستم بگم اونا تصمیمگیرندهی هر چی که تو موافق یا مخالفش هستی نیستن... اونا هم مثل من و تو آدم هستن... که اگه تصمیمگیرنده هم بودن هموطنت هستن... هموطن... اما بعد دیدم این خانم خودش یه پا تروریسته... افکار امثال این خانم بسیار خطرناکه... دلم سوخت از اینهمه تفکرات تروریستی که قبل از داعش و آمریکا و هر دشمن دیگهای به هموطن خودش حمله میکنه...