پادزهر...!
_ برایم مینویسی عشق چه رنگیست؟ میخواهم بدانم آدم وقتی کسی را دوست دارد، چشمهاش چه رنگی میشود.
+ عشق هزار رنگ است... بستگی دارد به کدام رنگ علاقهی بیشتری داشته باشی، عشق رنگها را پررنگ میکند، بیشتر میبینیشان، چشمان سیاه، سیاهتر میشوند، چشمان آبی، آبیتر میشوند، چشمان سبز، سبزتر میشوند... هر رنگی که باشند برق میزنند... همهشان قشنگتر میشوند...
_ برایم بگو وقتی عشق دست آدم را میگیرد آدم چه میکند؟ نمیترسد که یکهو وسط زندگیاش عشق آمده خودش را بهش چسبانده؟
+ عشق کاملا غافلگیرانه میآید، یکجوری که اصلا متوجه آمدنش نمیشوی، یکهو به خودت میآیی میبینی مدتیست عاشق شدهای، دیگر فرصت ترسیدن نداری، یعنی تا بخواهی متوجه شوی درگیرش شدهای... مثل یک نوع ویروس، یک نوع بیماری رخنه میکند در جانت... میخوابی، عاشقی... بیدار میشوی، عاشقی... غذا میخوری، عاشقی... میخندی، عاشقی... گریه میکنی، عاشقی... راه میروی، عاشقی... زمین میخوری، عاشقی... نفس میکشی، عاشقی
_ واقعا ویروس است؟ راه علاجش چیست؟ آدمی که به عشق مبتلا میشود، رهایی دارد؟
+ عشق هم مانند هزار بیماری دیگر، یا با پادزهر خوب میشود یا با مرگ تمام میشود...
_ پادزهر عشق چیست؟ کجا میتوان پیداش کرد؟ چه خوب است هر آدمی یک پادزهر عشق توی جیبهاش داشته باشد، وقتی ندانسته عاشق شد و یکهو به خودش آمد دید دارد همه رنگها را پررنگتر میبیند یا میخوابد، عاشق است... راه میرود، عاشق است و نفس میکشد، عاشق است... همان وقتی که ویروس عشق پیچیده توی رگهاش، آنوقت پادزهر عشق را بخورد و خوب شود... نگفتی پادزهر عشق چیست؟
+ تنفر... تنفر دقیقا نقطهی مقابل یک عشق است، وقتی به جایی برسی که هرچیزی از نظرت زشت باشد و تنفر جای هر حس دوستداشتنی را بگیرد... یعنی متنفر شدهای... آنوقت از عشق، خلاص شدهای.
( ازنوشتههای قدیمی)
اولش خیلی لطیف بود...
اما آخرش خشونت آمیز می شد. نمیشه یه پادزهر دیگه پیدا کرد آیا؟! :)