اگر وبلاگم یک انسان بود...
دوشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۵، ۰۴:۴۲ ب.ظ
اگر وبلاگم یه انسان بود، احتمالاً خانم ِ سی تا سی و پنج سالهای بود که هیچچیزی نمیتونست شکستش بده. این خانم ِ سی ساله، آرامش یکی از صفات بارزش بود و قطعاً تکلیف زندگیش مشخص بود. گرچه برای هر کاری برنامهریزی داشت اما هیچ اتفاق یهویی و پیشبینی نشده ای اونو شکست نمیداد و کلافه نمیشد... این شخصیت ِ آروم و عاقل و مهربون قطعا میتونست برای من در نقش یک استاد باشه.
بانوچه، حد فاصل ِ من و وبلاگمه.
مدتهاست که اسم خاصی برای این خانم ِ سی یا سی و پنج ساله انتخاب کردم اما به دلیل ارتباط من و اون، اسم بانوچه رو برای وبلاگ انتخاب کردم.
فکر میکنم که همون سال 86 یا 87 که شروع کردم به وبلاگ نویسی باز هم اون یک خانم سی ساله بوده. و بچه بازی های منو تحمل کرده و دم نزده اما به وقتش با آرامش بهم درس هایی داده و به بزرگ شدنم کمک کرده.
با این خانم سی ساله ی دوست داشتنی، مهربون باشید :)
بانوچه، حد فاصل ِ من و وبلاگمه.
مدتهاست که اسم خاصی برای این خانم ِ سی یا سی و پنج ساله انتخاب کردم اما به دلیل ارتباط من و اون، اسم بانوچه رو برای وبلاگ انتخاب کردم.
فکر میکنم که همون سال 86 یا 87 که شروع کردم به وبلاگ نویسی باز هم اون یک خانم سی ساله بوده. و بچه بازی های منو تحمل کرده و دم نزده اما به وقتش با آرامش بهم درس هایی داده و به بزرگ شدنم کمک کرده.
با این خانم سی ساله ی دوست داشتنی، مهربون باشید :)
متشکرم. ان شاءالله.