وِل کـُن جَـهان را... قَـهوِه‌ات یَــخ کــَرد!

کمی بی خیال ه گاهی در لحظه های آخر دچار استرس میشه ، وقتی هول میشه دست و پاش رو گم میکنه و نمیفهمه چیو کجا گذاشته !:))

دوست زیاد داره و همه رو دوست خودش میدونه ، اما ادمایی که دوسش دارن تعداد شون کمه !;-) بعضی ها هم از مدل این دختر خوششون نمیاد ، خب نیاد !:دی

همینا دیگه :))

نوع ارتباطمون هم یحتمل خوب بود. جز اینکه میدونم وبلاگم جنبه انتقاد داره! ولی خودم ندارم! و اگه وبلاگم روزی از من انتقاد کنه پوست از کله اش میکنم! والا! 

یک دختر 17 ساله است

معشوقمه 

رفیق تنهاییامه و سنگ صبورم

یه دوست که همه‌ی این سال‌ها با من بود

دوستش دارم

من از اول عمرم با تامل هیچ کاری رو انجام ندادم فی البداهه مینویسم از رویاهام: ) تو رویاهای من وبلاگم اگه انسان باشه  یه پسره 37 ساله س, یه پسره خردادی و رویایی مث خودم ؛) البته با تفاوت هایی آرام و سنگ صبور من,  یه دوست واقعی که هیچ وقت قضاوت نمیکنه,  هیچ وقت نمیخواد ادعا کنه چون من ازت بزرگترم تجربیاتم بیشتر به حرفای من باید گوش کنی یا اینکه بخواد اشتباهاتمو تو سرم بکوب..این آقای 37 ساله خیلی صبوره و میزاره من مرحله به مرحله زندگیمو پیش برم مث من اهل غر زدن نیست با آرامش و مهربان و خیلی ریلکس,  همیشه میگه بیا برام بنویس الان در چه حالی ؟چیکار انجام میدی؟ برام دقیق بنویس چون خوشم میاد از نوشته هات خلاصه هر چی از دل برآید لاجرم بر دل نشیند: )

وقتی که من شاد و شنگولم پایه ی من هست اونم شاد و با انرژیه و اینکه 

دوباره ادای آدمای رو در نمیاره سنی سالی ازشون گذشته و کارای من 

براش تکرایه 

همیشه بهش اعتماد دارم

 یه دوستیه واقعی, که میتونم بیام از کارام و فکرهای که در آینده دارم براش بنویسم و ترسی نداشته باشم که سرزنشم کنه,  امر و نهی کنه ..

میگم , مث یه دوست تمام عیار که فقط لنگه ش تو قصه ها پیدا میشه 

بعضی وقتی که تو زندگیم کم میارم و مینویسم و پای به پای کلمه هام اشک میریزم , میفهمم تکیه گاه برام, نمیگه اه باز این اومد شروع کرد ...همیشه بدبختیات برا منه خوشیات برا بقیه س : | 

گاهی اینقدر دوسش دارم دوسش دارم جونم به جونش بسته س که فیلترینگ برام مث مرگش میمونه که از ترس فیلترینگ میام هر روز یه دل سیر نگاهش میکنم: ) بیشتر بازدید کننده ی وبلاگم خودمم: دی 

بعضی وقتا حالم خوب باش براش لباس چهار خونه ی سبز و آبی جدید میدوزم   به زبان تنظیماتی میشه یعنی قالب و عوض میکنم و اینکارو مرتب میکنم,  و هشتگ میزنم مرتب باشه: دی که البته تو این موضوع همیشه بهم میگه خودتو اذیت نکن جان دلم:) هر طور راحتی بزار اصلا هر چی ساده تر قشنگ تر 

مهمه خودمو خودتی: دی 

گاهی وقتا تله پاتی داریم با هم مثلا به یه موضوعی فکر میکنم 

بعد نمیتونم بنویسم با این  تشبیه میاد قسمت ستاره ها دوستانی که آپ زدن و بهم نشون میده میگه بیا فلانی حرف دل تو رو نوشته :) 

خلاصه ما رفیق گرمابه و گلستانیم :))

ترس از دادنش فقط فیلتر چون اگه یه روزی من نامرد باشم

 ازش سراغ نگیرم

 دیگه نیام براش بنویسم 

ولی اون تا پای مرگش به من وفاداره: ) 

شاید نشه توی دوتا جمله و کلمه محبتو خالصانه تقدیم آنالیز کنم با اینحال از همین تریبون اعلام میکنم آنالیز جآنم مثبت بینهایت دوست دارم: )

ولی خب یه هم خونه یا هم اتاق تو شهر دور 28 ساله

یک دختره آروم در عین حال شیطون و کنجکاو با یک روحیه ی خستگی ناپذیر و دنبال کشف تجربه های تازست!

عینهو خودم در عین حال اینکه دوست داره شاد و شنگول باشه پای اعتقاداتش محکم وایستاده!و خیلی ازشون دفاع میکته

دیگه اینکه یکم سرگردونه و دلش میخواد ثابت باشه و یکم از این سرگردونی نجات پیدا کنه : )

و خیلی هم تنهاست طفلی : (