وِل کـُن جَـهان را... قَـهوِه‌ات یَــخ کــَرد!

بدون تعارف با قاسم صفایی‌نژاد

جمعه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۹، ۰۱:۵۲ ق.ظ

و در چهارمین مصاحبه با وبلاگ‌نویس‌ها کمی بدون تعارف گپ و گفتی با قاسم صفایی‌نژاد از وبلاگ پژوهشگر داشتیم. قاسم صفایی‌نژاد وبلاگ‌نویس 33 ساله‌ای که دکتری مدیریت رسانه از دانشگاه تهران داره و بنیانگذار و مدیرعامل نشر صاد هست سابقه وبلاگ‌نویسی طولانی‌ای داره و  11 ساله که ازدواج کرده و در حال حاضر یه دختر 5 ساله داره. هر چند خودش معتقد بود که لزومی نداره اینا رو بنویسم اما لزومش رو مصاحبه‌کننده تعیین می‌کنه :دی

 

بانوچه: چه شد که وبلاگ نویس شدید؟
صفایی‌نژاد: از کودکی به نوشتن علاقه داشتم. حتی در دوره دبستان یک بخشی از اوقات فراغت من به تمرین نستعلیق می‌گذشت و نوشتن کلمات در گوشه دفترها و کتاب‌ها. حدودا ۱۲ سالم بود که در بسیج نوجوانان مسجد محله‌مان، یک دوهفته‌نامه دو صفحه‌ای را به عنوان سردبیر راه اندازی کردم. الحمدالله هفته‌نامه اثرگذار بود و طرفدار پیدا کرد و سال بعد نشریه بسیج نوجوانان، تبدیل به ماهنامه مسجد شد و بیش از ۱۵۰ صفحه به صورت مداوم منتشر می‌شد. این اتفاقات برای سال ۷۷ و ۷۸ هست که هنوز فضای مجازی در ایران جدی نشده بود. کم کم که اینترنت در ایران گسترش یافت، اولین جایی که برای نوشتن پیدا کردم همین وبلاگ بود. قبلا در پست «تاریخ شخصی وبلاگ پژوهشگر» توضیح داده‌ام که یک وبلاگی داشتم به نام آواز خاموش در یک سرویس وبلاگ نویسی که اسمش را یادم نیست و کلا تعطیل شد. از آنجا به بلاگفا مهاجرت کردم و نام همان مجله مسجدمان را بر روی وبلاگ گذاشتم: بینش سبز. و اتفاقات پس از آن که در همان پست آمده است.
 
بانوچه: برای اسم وبلاگ، اسم نویسنده وبلاگ و محتوای اولین پست وبلاگ چه معیارهایی رو لحاظ کردید؟
صفایی‌نژاد: از سال ۹۰ اسم وبلاگ را پژوهشگر گذاشتم. حس کردم برای نوشتن باید پژوهش بیشتری کنم و مطالب مفیدتری ارائه کنم. همیشه سعی کرده‌ام پست بی‌هدفی منتشر نکنم و به هر حال به نوعی جمله‌ای از آن به درد حداقل یک نفر بخورد. بنابراین محتوای اولین پست و پست‌های بعدی برایم تفاوتی نمی‌کند. اسم نویسنده هم که همیشه اسم واقعی خودم بوده و به نظرم زمانی که فعالیت افراد در فضای مجازی هم با نام واقعی باشد، محیط بهتری را تجربه خواهیم کرد. البته این نظر مخالفانی دارد که دلایل آنها هم قابل احترام است.

 

بانوچه: تاریخ اولین پست شما برمیگرده به اردیبهشت سال 86، در حالی که محتوای اولین پست بیانگر شروع یک وبلاگ نیست، پس اولین پست شما کجاست و چه بلایی سرش اومده؟!
صفایی‌نژاد: سر اولین پست بلایی نیومده. اولین پست همین بوده. چون ۲ سال قبل از این در وبلاگ دیگری می‌نوشتم و تا وقتی که اون سرویس دهنده کار می‌کرد، لینک وبلاگ قبلی هم در وبلاگ جدید بود، در واقع این وبلاگ ادامه آن حساب می‌شود که متاسفانه پست‌ها از دست رفته است. اما اولین پست فعلی هم خیلی بیراه نیست. این وبلاگ و کلا وبلاگ نویسی می‌تواند یک جهاد فرهنگی باشد.

 

بانوچه: شما یکی از افرادی که هستید که "کتاب خواندن" در برنامه روزانه‌تون شعار نیست بلکه یک عمل واجبه، توضیح بدید که روزانه چند صفحه کتاب می‌خونید و بیشتر به مطالعه چه نوع کتاب هایی علاقه دارید؟!
صفایی‌نژاد: واقعا اینطور نیست که روزانه مشخص باشه چقدر می‌خونم. هر چقدر که زمان و حوصله بهم اجازه بده و خستگی مانع نشه. اما کمتر از ۳۰ دقیقه هم نمیشه معمولا. حالا ممکنه کتابی تخصصی باشه و چهار پنج صفحه پیش بره و ممکنه کتاب داستانی باشه و بیشتر بشه. چند سال اخیر هم که فعالیت انتشاراتی دارم که طبیعتا زمان مطالعه بیشتر هم شده.

 

بانوچه: خانواده شما می‌دونن که وبلاگ دارید؟
صفایی‌نژاد: دخترم که احتمالا ندونه وبلاگ چیه؛ ولی بقیه میدونن. هر کسی اسمم رو جستجو کنه در گوگل به وبلاگم میرسه و چیز مخفیانه‌ای نیست.

 

بانوچه: اگر روزی دخترتون و همسرتون تصمیم بگیرن وبلاگ نویس بشن اولین جمله ای که بهشون می‌گید چیه؟!
همسر من وبلاگ نویس بوده. آخرین وبلاگی که ازش باقی مونده از سال ۹۱ تا ۹۵ پست داره. بعد از اون هم هر از گاهی تشویقش می‌کنم که به وبلاگ نویسی ادامه بده اما خب نشده.
دخترم هم اگر در آینده بخواد وبلاگ نویس بشه، اولین چیزی که میگم اینه که با هویت واقعی خودت بنویس.

 

بانوچه: پس آشنایی شما و همسرتون از طریق فضای وبلاگ‌نویسی بوده؟!
صفایی‌نژاد: نه. همکار بودیم.

 

بانوچه: فکر می کنید تصمیم و نظر شخصی شما چند درصد در وبلاگ نویس موندنتون موثره؟ و چه موضوعی ممکنه باعث بشه که شما تصمیم بگیرید دیگه وبلاگ نویس نباشید؟
صفایی‌نژاد: صد درصد. چون به هر حال وبلاگ نویسی از اون دوران اوجی که تجربه کردیم فاصله گرفته. سال ۸۹، ۹۰ و ۹۱ که تحت برند «چهره بلاگ» به انتخاب بهترین وبلاگ‌نویسان سال توسط مردم کمک می‌کردیم، شور و شوق وبلاگ نویسی خیلی بیشتر بود. پست‌ها هم هر چند روزانه نویسی رو شامل می‌شد اما برای وبلاگ نویسان معروف در واقع رو به سوی تحلیل‌های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی داشت. یادمه سال ۸۹ شاید بیش از ۵ استان کشور مسافرت کردم که وبلاگ نویسان رو دور هم جمع کنیم و بتونیم یه کاری بکنیم. شاید بیش ۲۰ هزار وبلاگ نویس رو شناسایی کردیم و قرار بود تحت عنوان «دیدگان» وبلاگ نویسی رو توسط خود مردم ارزشگذاری کنیم و پست‌های محبوب‌تر و پرامتیازتر رو مثل یک سایت محتوایی توسط مردم سردبیری کنیم که متاسفانه نشد سرمایه لازم برای ادامه کار رو فراهم کنیم.
برای امثال من که از قدیم در این فضا بودیم، باقی ماندن وبلاگ بیشتر دغدغه شخصی هست و به چشم یک ضرورت و تکلیف بهش نگاه می‌کنیم.
به نظرم روزی نمیاد که وبلاگ نویسی ترک بشه. شبکه‌های اجتماعی مثل یاهو ۳۶۰، فیس بوک، تلگرام و اینستاگرام شاید شبیه هتل بمونن، اما وبلاگ همون خانه و آشیانه است که به هر حال هیچ جا خونه خود آدم نمیشه. مگر اینکه به جای وبلاگ نویسی یه پلتفرم یا سرویسی بیاد برای انتشار محتوای عمیق و غیرسطحی با اسم جدید که حتما شباهت‌های زیادی به وبلاگ خواهد داشت.

 

بانوچه: شما جزو افرادی هستید که به معنای واقعی کلمه وبلاگتون محتوا داره، با این حال تا حالا شده بعد از انتشار پستی با خودتون بگید: "این دیگه چی بود من نوشتم؟"
صفایی‌نژاد: این توصیف لطف شماست. برای خیلی از پست‌هام این رو گفتم. هر چی پست‌هام قدیمی‌تر باشن، بیشتر راجع بهشون این رو میگم. بعضی وقتا حتی می‌خواستم یه سری از پست‌های قدیمی رو حذف کنم اما نگه داشتم چون آدم تغییر و تحولات خودش هم در همین پست‌ها می‌بینه. البته باید براشون وقت بذارم و کمی ویراستاری‌شون کنم که فونت‌ها یه دست بشه و هایپرلینک‌های داخل متن صحیح باشه و ...


بانوچه: چند ویژگی آقای صفایی‌نژاد از نظر چند تا از وبلاگ‌نویسان رو در زیر آوردیم، توضیحتون راجع به این ویژگی‌هایی که دیگران با اونا می‌شناسنتون چیه؟
خانواده دوست، آدم پخته، اهل مطالعه، جدی، تلاشگر، قابل اعتماد، متشخص، نگاه حرفه‌ای به وبلاگ‌نویسی، پر از تجربه، متن پست‌ها با اینکه نتیجه مطالعه هست ولی خُشک هستن و نمی‌تونم زیاد باهاشون ارتباط برقرار کنم، کامنت‌هایی که می‌فرسته محدوده و حالت رسمی داره، حس می‌کنم وبلاگ‌نویسی رو صرفا بخاطر اینکه دغدغه نوشتن داره پیش گرفته.

صفایی‌نژاد: نظر دیگران حتما مهمه و قابل احترام. سعی می‌کنم خشک و رسمی ننویسم اما هر وقت تصمیم گرفتم، تجربه موفقی نداشتم. نوع قلمم خشک و رسمی هست. البته همیشه سعی کرده‌ام فضا شبیه روزنامه نشود و فضای وبلاگی حفظ شود اما چون یادداشت‌های رسانه‌ای و گفتگو با رسانه‌ها هم در وبلاگم منتشر می‌کنم، این فضای رسمی بیشتر به چشم می‌آید.
در مورد صفات خوبی هم که دیگران گفته‌اند، سپاسگزارم. اما بدون تعارف خودم را ابتدای راهی می‌دانم که به سمت خیر و نیکی است.


بانوچه: آیا هدف خاصی هست که محتوای تمام نوشته‌های وبلاگتون در راستای رسیدن به اون باشه؟ فکر می‌کنید تا چه اندازه تونستید با تولید محتوا به اون هدف نزدیک بشید؟!
صفایی‌نژاد: در طبقه بندی موضوعی چند موضوع خاص را از ابتدا مشخص کرده بودم. یادداشت‌های شخصی، فرهنگی، علمی و سیاسی. در واقع همان شخصیت دنیای واقعی خودم و نظراتم. بخش نقل قول هم که اضافه کردم و سعی می‌کنم در حدی که زمان اجازه می‌دهد، بریده‌هایی از کتاب‌هایی که در حال مطالعه آنها هستم را منتشر کنم.
هدف تمام پست‌ها به نظرم انجام تکلیف و مأموریت خودم در این دنیاست. به نظرم وظیفه همه انسان‌ها عبادت خداست، و دعوت دیگران به توحید و مبارزه با کفر و شرک و ظلم در عالم. حال هر کسی در محدوده جغرافیایی و موضوعی خود. یکی با جهاد نظامی، یکی با جهاد علمی، یکی با جهاد فرهنگی و تربیتی و ....

بانوچه: کدوم وبلاگ‌نویس‌ها رو بیرون از فضای مجازی دیدید و کدوما رو دوست دارید ببینید؟
صفایی‌نژاد: فکر کنم تعدادشون زیاده. حداقل بیش از ۲۰ هزار نفر رو که در سال ۸۹ دیدم که همشون به شدت دغدغه‌مند و اهل نوشتن بودند. از قدیمی‌های وبلاگ نویسی که الان تقریبا دیگر نمی‌نویسند اگر بگذریم و سوال شما رو محدود به کاربران بیان کنیم، باز هم تعداد قابل توجهی را زیارت کرده‌ام. اگر اجازه بدید اسم وبلاگشون رو میگم چون ممکنه برخی دوس نداشته باشند اسم واقعی‌شان گفته شود:
میم صاد آنلاین، بانوچه، هولدن کالفیلد، حریری به رنگ آبان، لاجوردی، قصر خیال، فیش، معبر، آلپرولازم و خانم الف الان در خاطرم هستند. البته با خیلی دیگه از وبلاگ‌نویسان گفتگوی تلفنی هم داشتم اما حضوری نه.
همه وبلاگ نویسان رو دوس دارم ببینم.
 
بانوچه: آیا در دنیای وبلاگ، آدم اهل دعوا و مشاجره‌ای هستید؟
صفایی‌نژاد: چیزی که خیلی بلد نیستم دعواست.


بانوچه: با این توضیحاتی که بقیه در موردتون دادن به نظر می‌رسه اگر روزی در یک دورهمی وبلاگی شرکت کردید در حالی که همه دارن با هم شوخی می‌کنن و می‌خندن، شما یه گوشه نشستید کتاب می‌خونید و خیلی جدی و رسمی در بحث‌ها شرکت می‌کنید، اینطور نیست؟
صفایی‌نژاد: شما که منو از نزدیک دیدید، چه فکری می‌کنید؟ فکر کنم شما توضیح بدید دقیق‌تر هست.

(بانوچه: رفتار دوستانه و متواضعانه‌ای دارید و البته شوخ هم هستید. البته این مربوط به آقای صفایی‌نژادی هست که حضوری دیدیم :دی نویسنده وبلاگ پژوهشگر کمی جدی و آقامعلم‌طور به نظر می‌رسه :دی)


بانوچه: چرا از اینکه بهتون بگن دکتر ناراحت می‌شین؟
صفایی‌نژاد: برای چی باید ناراحت بشم؟ اینطور نیست. اگه قبلا هم چیزی گفتم، احتمالا قبل از دفاع بوده که قانونا دکتر نشده بودم هنوز.


بانوچه: زندگی شخصی و زندگی شغلیتون هر کدوم با چه تحول و اتفاقی به دو دسته قبل و بعد تقسیم شدن؟!
صفایی‌نژاد: سوال سختیه. نمیشه به اتفاق خاصی اشاره کرد. زندگی یک فرآیند در جریانه که لزوما زندگی شغلی و شخصی هم از هم قابل تفکیک نیستن.
اما جواب در دسترسی که به ذهن آدم میاد، ازدواج برای زندگی شخصی هست و ورود به صنعت نشر الکترونیک در زندگی شغلی.


بانوچه: کدوم وبلاگ‌ها رو به محض اینکه بروز شدن می خونی و چرا؟
صفایی‌نژاد: بانوچه، میم‌صاد، حریری به رنگ آبان، اتاقی برای دو نفر، تا حادثه سرخ رسیدن (نوا)، معبر، لاجوردی، ماجراهای من و خودم، سرو سهی، تلاجن، کاکتوس و وادی الان تو ذهنم هستن. احتمالا چند تای دیگه هم هستن که الان حضور ذهن ندارم.
دلیلش هم اینه که عموما مطالب مفیدتری برای شخص من دارند با توجه به علایق من.


بانوچه: حرف آخر؟
صفایی‌نژاد: دعا کنیم برای عاقبت بخیری همدیگه.

بانوچه: و یه هدیه به خوانندگان مصاحبه؟
صفایی‌نژاد: به قید قرعه ۱۰۰ هزار تومان بن خرید کتاب الکترونیک از طاقچه هدیه میدم به کسانی که زیر پست مربوط به مصاحبه در وبلاگ شما و وبلاگ خودم، نظرشون رو راجع به مصاحبه می‌نویسند. مسئولیت قرعه‌کشی هم با شما.


بانوچه: تا ساعت 24 روز 16 فروردین به پنج نفر از کسانی که برای این مصاحبه چه در وبلاگ من و چه در وبلاگ آقای صفایی‌نژاد کامنت بذارن، پنج بن 20 هزار تومانی خرید کتاب الکترونیک از طاقچه تعلق می‌گیره.

 

ممنون از آقای صفایی‌نژاد و ممنون از شما که می‌خونید :)

 

پ.ن: نتایج قرعه‌کشی: فیش‌نگار، گلاویژ، رئوف، آقاگل،  رحیم فلاحتی

(فیلم قرعه‌کشی هم موجود هست ولی 41 مگ حجم داره. هر کار کردم نه حجمش کم شد و نه تونستم با این حجم آپلود کنم. سرعت پایین اینترنت و دیر شدن اعلام نتایج اجازه تلاش بیشتر رو نداد. با این حال اگر کسی فیلم رو خواست اعلام کنه، بعدا براش لینکشو ارسال کنم.)

من اومدم بن بگیرم برم:) 

:))
محض رضای خدا یه نظر هم در مورد مصاحبه بده :دی

مصاحبۀ دلنشینی بود...  :)

فقط کاش در مورد نشر صاد هم از ایشون سوال می‌کردین. من تو گوگل سرچ کردم چیزی دستگیرم نشد.

ان‌شاءالله خودشون میان و در کامنت‌های همین‌جا توضیح می‌دن.

بااینکه خیلی وقته دکتر رو می‌شناسم بازم مطالب جدید خوندم اینجا :))

بخوایم تعارف رو کنار بذاریم از محترم‌ترین‌ها و متشخص‌ترین‌‌های بلاگستانن ایشون. :)

خدا حفظشون کنه اول برای خانواده و بعد هم برای جامعه وبلاگ‌نویسان :دی

ممنون از آقای دکتر صفایی نژاد(دفاع کردن و راحتیم برا گفتن دکتر) و بانوچه عزیز که با این مصاحبه خوب یخ ما غیررسمی ها رو هم برا ارتباط با آقای دکتر باز کردن. :)

هدفمند وارد دنیای وبلاگ شدن برام خیلی جالبه، شاید چون برا من اتفاقی بوده. 

یخ‌شکن ِ کی بودم من :دی

وبلاگ آقای صفایی نژاد رو مدتی خاموش می‌خوندم و همیشه دغدغه‌‌‌ای که برای وبلاگ و‌ وبلاگ‌نویسی داشتن برام جالب بود.‌ توی مصاحبه‌ هم خودشون گفتن که این مسئله براشون یک دغدغه‌ی شخصیه.

مصاحبه‌ی جالبی بود. موفق باشید آقای صفایی‌نژاد:)

 

+اوه بن تخفیف طاقچه:) فکر کن دیر می‌خوندم این پست رو و قرعه‌کشی رو از دست می‌دادم چه حیف می‌شد:))

خاموش نخونین دیگههه ای بابا :دی

اصصصلا نمی‌شد که جا بمونی. حالا فعلا زنبیلتو بذار همین‌جا

آقای صفایی‌نژاد به عنوان یکی از پیشکسوتان وبلاگ‌نویسی شناخته می‌شه. البته منظورم از پیشکسوت زمانی است که وبلاگ‌نویس بودن. به همین خاطر ازشون خواهش می‌کنم که چند پیشنهاد (یا نصیحت و توصیه) دربارۀ مسیر وبلاگ‌نویسی و حضور در فضای مجازی برای ما جوانترها داشته باشند

و اینکه در حال حاضر بیشتر از هر چیز دغدغۀ چه چیزی رو در عرصۀ فرهنگ دارند. 

.

ممنون از شما و آقای صفایی‌نژاد. مصاحبۀ خوبی بود. 

الان غیرمستقیم بهش گفتی که سن و سالی ازش گذشته، وااای واااای من اگه جای آقای صفایی‌نژاد بودم توی قرعه‌کشی شرکتت نمی‌دادم :دی

ممنون از شما که افتخار دادی بالاخره تشریف آوردی اینجا

سلام ثریاجان مصاحبه خیلی خوبی بود. جناب صفایی نژاد (واقعا بی اغراق، دوستانی که از نزدیک باهاشون دیدار داشتن، تایید می کنن) بسیار آدم خوش اخلاق و در عین حال متعهدی هستند در کارشون، من در این یکسال که دارم تلاش می کنم جز معدود افرادی بودن که به همه وعده هایی که دادن در زمینه کاری، متعهد بودن و به نظرم این واقعا تحسین برانگیزه ضمن اینکه رویکرد و مواجه شون  صادقانه ست.

دوست داشتم درباره کتاب های مورد علاقه شون هم ازشون سوال بشه. میدونم خییلی مطالعه دارن و خوب میشه اگر چندتا کتاب معرفی کنن حتما هم از نویسندگان ایرانی:))

ممون از تو بابت این مصاحبه

سلام صبا جانم.
ممنون که اومدی و خوندی.
ان‌شاءالله خود آقای دکتر میان و اسم کتاب‌ها رو می‌نویسن.

چه فرد خوبی رو برای مصاحبه انتخاب کردین ...

+ آشنا شدن با طرز فکر و تجربیات وبلاگ‌نویس‌های با تجربه واقعا کاربردی و مفید هست ...

+ راستی یک سری مشکلات حین خوندن پست‌ها متوجه شدم که فکر می‌کنم به خواناییشون کمک می‌کنه:

  • فونت خیلی کوچیکه من سعی می‌کنم با زوم کردن صفحه بهتر بخونم
  • از فونت تاهوما استفاده می‌کنین که خوانایی به نظرم کمی داره ... (پیشنهاد: فونت وزیر و ساحل و تنها)
  • قسمت سوال با قسمت پاسخ تمایزی ندارن ... با Bold یا ضخیم کردن فونت سوال میشه تمایز ایجاد کرد یا رنگی کردن ...

+ واقعا سوالات خوبی بودن ... البته پاسخ‌های نسبتا خوبی هم بودن با این که معتقدم بعضی از پاسخ‌ها سربسته و باز نشده بودن ...

+ چه هدیه جالبی ... فرد دست و دل بازی هستین آقای صفایی‌نژاد ... با این حال من رو در قرعه قرار ندین چرا که از این سرویس استفاده نمی‌کنم ...

+ خسته نباشید هم به بانوچه عزیز به خاطر این تلاش با ارزش وبلاگی ... :)

بله بله یکی از بهترین‌های وبلاگ‌نویسی هستن ایشون.

ممنون بابت تذکرتون حتما لحاظ می‌شه در مصاحبه‌های بعدی.

انصراف از شرکت در قرعه‌کشی

واقعا آقای صفایی نژاد وبلاگ نویس با کلاس هستند و مورد اعتماد همه. حداقل توی بیان که من دیدم اینجوره. البته من خوشحالم که مورد اعتماد همه نیستم (اما خوشحال نیستم که دکتر مورد اعتماد همه است :) یه جور حسادته شاید) :/

 

هنوز هم معتقدم سایت آقای صفایی نژاد وبلاگ نیست.

ولی حمایت همه جانبه اشون از نوشتن و وبلاگ نویسی حقیقتا قابل تقدیره

بله همین‌طوره قطعا.
خب از کجا می‌دونین مورد اعتماد نیستین؟

Vay khodavandegara, faghat senneshun 

سنشون زیاده؟ کمه؟

Vay khodavandegara, faghat senneshun 

 منم مدت‌هاست میخوام کتاب خوندن رو تو برنامه‌ی روزانه‌ام بذارم ولی متاسفانه تنبلی مانع میشه :|

گفتگوی جالبی بود و خوشحالم کسی تو بیان هست که جدا و واقعا دغدغه‌ی وبلاگ داره و از تعبیر آشیانه و خونه برای وبلاگ هم خیلی خوشم اومد :)

 

یه چیزایی مثل کتاب‌خوندن که دلمون هم بهشون راضیه، با چند روز پشت سر هم اجرای برنامه بالاخره جزو عاداتمون می‌شن. کم‌کم یه جوری می‌شه که عادت می‌کنی از هر فرصتی برای خوندن سهمیه روزانه کتابت استفاده کنی.
با عرض سلام و شاد باش ایام خجسته ی شعبان ، و با تشکر از سرکار خانم شیری و جناب صفایی نژاد از نوشتار و گفتگوی وزین هر دوی عالیجنابان. در وصف وبلاگ نویسی به قطعه ای از حضرت مولانا اشاره نمایم که فرمودند : حکمت همچون باران است ، در معدن خویش بی پایان است ، اما به قدر مصلحت فرود آید. اندیشه ها از سرانگشت میچکد و هر کس به طبع خود میبوید ، فلذا آنکه از ضمیر و سرشت نیکوی خود بنگارد ، مشک برداشت نمایند. نوشتن صادقانه بر دل نشیند و چه جایی بهتر از وبلاگ ، که اکثر کسانی که مینگارند به دنبال شهرت و پول و مقام نیستند که از سر احساس مسئولیت قلم میزنند و شرح دل و جان را عرضه میدارند. به همین دلیل وبلاگ را به خاطر فضای عمیق اندیشه دوست دارم. فیض کار ارزنده ی شما و مصاحبه با اندیشه ورزان فرزانه را قدردانم. اجرکم عندالله
سلام از ماست.
متشکرم اعیاد شعبانیه و سال نو شما هم مبارک.
و سپاس که این مصاحبه رو خوندید.

سلام

بنظرم سؤالات شما از جناب صفایی خیلی سنجیده و کلیدی بود و باعث شد که بیشتر ایشان را بشناسم‌. مخصوصاً اونجایی که گفتید «اگر روزی در یک دورهمی وبلاگی...» که تقریباً طنزآمیز هم بود.

بهترین سوال شما از نگاه من: کدوم وبلاگ ها رو به محض بروز شدن میخونی و چرا؟

و این سوال: شما جزو افرادی هستید که به معنای واقعی کلمه...

سلام
ممنون از شما که وقت گذاشتید و مصاحبه رو مطالعه کردید.

مرسی چه پشتکاری. هر روز هر روز

ممنون از شما :)

سلام.عالی بود

لیست گفت و گو ها و اینکه با چه کسی گفت و گو کنید رو چطوری درست کردید؟

با تشکر

سلام
چند وبلاگ‌نویس رو همین‌طوری به صورت رندوم انتخاب کردم و بهشون گفتم. یکی دو نفر قبول نکردند و بقیه موافقت کردند.
چند نفری هم خودشون پیشنهاد دادن که قرار شد باهاشون مصاحبه کنم.

سلام

برای آقای صفایی نژاد آرزوی موفقیت و درخشش بیش از پیش دارم. 

با توجه به شناختی که از این مصاحبه پیدا کردم و با توجه به مختصر شناختی که در محیط کار از جنابشان داشتم، به نظر من ایشون جوان لایق، باجرأت، جدی و خوش فکری هستند که شایستگی و لیاقت کارهای بزرگ و مسئولیت های مهم تر را دارد.

ان شاءالله هرجا تشریف دارند خوش بدرخشند و خدا به قلم و قدم ایشون خیر روزافزون عنایت فرماید. و ان شاءالله موفقیت و عاقبت به خیری نصیبشون باشد.

به نظر من برای پژوهشگر، همین قلم رسمی و جدّی زیبنده تر است... :)

زحمات جناب بانوچه هم بخاطر این مصاحبه خوب، ستودنی و قابل تقدیر است.

سلام.
متشکرم که وقت گذاشتید و خوندید و نظرتون رو اعلام کردید :)

اهان

میشه منم تو لیست قرار بدید؟

بله حتما. باعث افتخاره.

هوراااااااا

مرسی

فقط اینکه گفت و گو ها چطوریه؟

از طریق ایمیل یا وبلاگ؟

سلام
من اول مدتی وبلاگ مورد نظر رو مطالعه می‌کنم، بخصوص اگر قبل از اون سابقه خوندن وبلاگ رو نداشته باشم مثل مورد شما. بعد اگر بتونم شناخت جزیی پیدا کنم که به طرح سوالم کمک کنه این کار رو می‌کنم.
اکثر دوستان از طریق تلگرام یا واتساپ به سوالات مصاحبه پاسخ دادن.

اهان

ممنون ازتون ولی من واتساپ و تلگرام دسترسی زیادی ندارم

ولی میتونید از طریق گفتینو یا ایمیل سوالات رو بپرسید

ممنون

بله حتما. البته الان چند نفری هستن توی لیست. وقتی نوبت شما شد هماهنگ می‌کنیم از طریق گفتگوی وبلاگتون مصاحبه رو انجام می‌دیم.

چشم

ممنون

:)

روشن.
خواهش می‌کنم.

کمه :| :(

یعنی شما هم مثل من فکر می‌کردید بالای 40 هستن؟ :دی

سلام :)

همیشه ارادت ویژه ای به آقای صفایی نژاد داشته و دارم، ایشون از خوبان وبلاگ نویسی هستن.

مصاحبه جالبی هم بود بخصوص دو مورد بیشتر توجهم رو جلب کرد، یکی تعهدشون به مطالعه و یکی هم دغدغه شون برای وبلاگ نویسی که منجر به دیدار با 20 هزار وبلاگ نویس شده :)

بنده هم یه وبلاگ نویسِ متعهد و دغدغه مند و عاشق وبلاگ نویسی رو می شناسم، اگه کفگیرتون به ته دیگ خورد اطلاع بدید بهتون معرفی کنم.

در نهایت هم لطفا اسم بنده رو جزو قرعه کشی نیارید، خدا قوّت :)

سلام 
ممنون که وقت گذاشتید و مطالعه کردید. بله آقای صفایی‌نژاد واقعا از خوبای وبلاگ‌نویسی هستن و کیفیت محتوای وبلاگشون بالاست. 

انصراف از شرکت در قرعه‌کشی

صرفا می‌خواستم کامنت اول رو بذارم وگرنه مصاحبه رو کامل خوندم. 

چون خیلی شناخت ندارم از ایشون و هرزگاهی می‌خونم وبلاگشون رو ولی بسیار انسان شریفی هستن و محترم. 

ممنون بابت مصاحبه خوبت عزیزم. :) 

ممنونم که وقت گذاشتی و خوندی خانم معلم دوست‌داشتنی بیان :*

Na lozuman balaye chehel sal. Vali 37_38 tasavor mikardam. Are man ishuno az khodam bozorgtar tasavvor mikardam khodayi 

دیگه بعضیا خوب می‌مونن :))
ولی اعتراف می‌کنم تصور اولیه خودم همین بود.

واقعا ایشون خیلی متشخص و قابل احترام هستند

و با این حرفشون از همه بیشتر موافقم که نوشته های قدیمی باید باشه که ادم تغییر و تحولاتشو حس کنه، من خودم بار ها خواستم بعضی مطالب قدیمی وبلاگمو حذفشون کنم ولی دقیقا به همین فکر می‌کردم که باید باشه که ادم تغییراتشو ببینه:)

دقیقا، منم کم‌کم دارم آرشیو وبلاگ بلاگفام رو به اینجا منتقل می‌کنم منتها مطالب اون سال‌هام جوریه که دلم نمی‌خواد هر کسی بخونه ولی دلمم نمیاد حذفشون کنم :دی رمز‌دار می‌ذارمشون. 

یک ساعت و ربع دیر رسیدم!

لعنت به این زندگی! میرم خودکشی

چطوری حساب کردی که به امشب ِ نیومده رسیدی؟ اونم با تاخیر!

من آقای صفائی نژاد رو نمیدونم از کِی هست که دنبال می کنم. ولی از همون اول هم از مطالب شون خیلی خوشم میومد. مخصوصا مطالبی که در خصوص نشر الکترونیک بود و هست.

شاید هم باورتون نشه ولی همیشه دوست داشتم یه جوری به یه نحوی با آقای صفائی نژاد همکار بشم که فعلا قسمت نبوده. یه روزی ولی میشه! خخخخ

در زمینه همکاری با بلاگرها آقای صفایی‌نژاد تعامل خوبی دارن.

واقعا این ایده مصاحبه فکر خوبیه. مخصوصا با دکتر صفایی‌نژاد! خیلی نکات جالبی داشت و مطالبشون خیلی پخته‌تر از 33 سال هست. به شخصه حس میکنم یه پدربزرگ معنوی داره مطالب رو می‌نویسه :))

خواهش می‌کنم. 
:))

لعنتی این قدر جذاب نباش :))

سلام. سپاس از نظر همه دوستان و الطافشون. سعی می‌کنم تا جایی که مقدوره پاسخ بدم به سوالات:


- در مورد نشر صاد اینکه در مرحله راه اندازی هست. ان شالله به زودی خبرهای مرتبط اعلام میشه. سعی کردیم همون تیم نشر جام جم رو با همون برنامه‌ها منتقل کنیم به یک استارت آپ با سرمایه گذاری مشخص که کمتر در گیر و دار بروکراسی باشیم.

 

- مسیر وبلاگ نویسی و حضور در فضای مجازی؟

مسیر وبلاگ نویسی و حضور در فضای مجازی برای هر کسی متفاوته. از برنامه نویسی بگیرید تا کار هنری و اجرایی و ... من راجع به تولید کننده‌های محتوا و بلاگرها می‌تونم پیشنهاد بدم که بیشتر به محتوای عمیق فکر کنند و کمتر محتوای سطحی و روزانه تولید کنند. هر چه بیشتر محتوایی تولید کنند که از تفکر برمیاد و مربوط به مصرف محتواهای فاخر و خوب دیگران هست، از کتاب و فیلم گرفته تا مقاله.

 

- بیشترین دغدغه در فرهنگ:

تولید و مصرف محتوای عمیق توسط عامه مردم.

 

- کتاب‌های پیشنهادی:

آداب نماز: امام خمینی

بایدها و نبایدها: شهید بهشتی

بینوایان: ویکتور هوگو

رهبری: سر الکس فرگوسن

کم عمق‌ها؛ اینترنت با مغز ما چه می‌کند؟ : نیکلاس کار

بادبادک باز: خالد حسینی

عاشقی به سبک ونگوک: محمدرضا شرفی خبوشان

نامیرا: صادق کرمیار

نون و القلم: جلال آل احمد

سلام

مصاحبه خوبی بود، ممنون.

از بن کتاب بسی استقبال می کنیم :)))

سلام.
ممنون که خوندید :)

آقای صفایی نژاد یکی از پخته ترین و دغدغه مندترین وبلاگ نویسانی هستند که میشناسم و برام خیلی محترم هستند ولی جدی 33 سالشونه؟!!! 

 

مصاحبه خوبی بود ممنون ازت (:

چرا همه فکر می‌کردیم سنشون بیشتره؟ :دی

خسته نباشید ! 

مصاحبه ی خوبی بود :)

سلامت باشید. :)

من دیدم 24 روز 15 فروردین بود ها!

فکر کنم چشمام اشتباه کرده!

عیب نداره پیش میاد.

مصاحبه‌شون هم مثل پست‌های وبلاگشون آموزنده است.

 

 

بله، دستشون درد نکنه.

آقای دکتر همان‌طور که شما اشاره کردید هم در وبلاگ و هم در این مصاحبه معلم‌طور بودند ...

بله.

عجب هدیه‌ای ... 

به خاطر هدیه هم که شده نظر می‌دیم:)

 

ولی دور از انصافه اگه نگم که مصاحبه‌شون هم محتوای عمیق داشت

ممنون که وقت گذاشتید و خوندید.

سلام

الان نظر خاصی ندارم

خوب بود فقط وقتشو بیشتر کنید :)

سلام
چشم چشم :دی

اعتراف می کنم با اینکه شیش هفت ساعت دیر شده ولی فقط و فقط به قصد گرفتن بن و به شوق مطالعه اومدم و دیدگاه گذاشتم :)

کاش زودتر کامنت می‌ذاشتید، متاسفانه به دلیل اینکه قبلا اعلام کرده بودیم و محدودیت زمانی داشتیم نتونستیم در قرعه‌کشی شرکتتون بدیم :(

آه خدای من:)

لطفا از احساس خودتون بگین :دی

از نظر ما که توی قرعه کشی برنده شدیم که همه‌چی قبوله و اصلا نمی‌خواست فیلم بگیری :))

:)))

سلام 

 

ممنون و سپاسگزارم از بابت قرعه کشی و هدیه از شما و جناب صفایی نژاد . برقرار و سلامت باشید . 

 

شیرینی  این هدیه به اینکه این اولین قرعه کشی ست که من تا به حال تو اون برنده شدم :))

سلام
خواهش می‌کنم.
به‌به پس دست آقای صفایی‌نژاد که این هدیه رو تعیین کردن و دست من که مصاحبه کردم و دست همسرم که قرعه‌کشی رو انجام داد هم درد نکنه :دی

سلام،

با تشکر مجدد از شما و جناب صفایی نژاد عزیز، اگر ممکنه به جای من جایزه را به خانم ملکه بانو اهدا بفرمایید.

سلام
با توجه به اینکه دیر گفتید و کدهای خرید برای شما ارسال شده، لطفا خودتون براشون ارسال کنید.

آقاگل میگه انصراف می‌دم هدیه‌ام رو بدین به نسرین :) 

چقدر این پیرمرد مهربونه.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">