پنجشنبه, ۴ مهر ۱۳۹۸، ۰۱:۱۲ ب.ظ
هر چه پیش میرویم از اینکه از شغل دومم تقریبا کنار کشیدم راضیترم. (البته شغل دوم که نمیشود گفت، همین شغل در دو جا در واقع :دی). اینروزها یک خواب راحت برای همسر آرزو شده. کار من شده صبح تا ظهر توی خانه ماندن که مبادا آقای املاکی مستأجری بیاورد برای دیدن خانه و ما نباشیم. و مدام به همسر یادآوری میکنم که فراموش نکند با خودش کارتُن بیاورد برای جمع کردن وسایل. ظهر که میشود ناهار را سر هم میآوریم و در حالی که داریم کارهای عصر را یادداشت و مرور میکنیم همسر از خستگی بیهوش میشود و من تازه فرصت میکنم کمی کتابی بخوانم یا پیامهای گوشی را چک کنم. عصر که میشود هر دو با هم از خانه بیرون میزنیم و به خانه جدید میرویم. نواقص و کم و کاستیها و کارهایی که باید انجام شود و وسایلی که باید خریداری شود را مینویسیم و بعد برمیگردیم و از این خیابان به خیابانی دیگر برای انجام کارهای بعدی.
و باز شب و بیهوشی از خستگی زیاد. من هم که اکثر اوقات از بس خستهام خوابم نمیبرد و نمیدانم این دیگر چهجورش است.
هفتهی گذشته دخترعمویم به دلیل گرفتگی رگهای قلبش در بیمارستان قلب بوشهر بستری بود که علاوه بر کارهای خودمان سر زدن به بیمارستان و بردن چایی و پتو و بالش و شام و ناهار برای همسر دخترعمو هم جزو کارهای روزانهمان بود چون برخلاف اصرارمان بیمارستان را ترک نمیکرد.
حالا که دخترعمو را برای عمل به شیراز بردهاند به برنامهی هفتهی آینده علاوه بر کارهای خانه و سایر کارهایمان، رفت و برگشت از شیراز هم اضافه میشود.
اگر عمل قلب دخترعمو خوب پیش برود و حالش رو به بهبود باشد (که انشاءالله هست) دو هفته بعد پدر و برادر و خواهرم به سفر کربلا میروند و من باید یک روز را به شهر خودمان بروم و حلوا یا شلهزرد درست کنم (که البته خودم درست نمیکنم من تدارکاتچی و ناظر و توزیعکنندهام فقط :دی).
کارهایمان تمامی ندارد انگار. هر روز یک کار جدید درست میشود. این وسط کمر درد من که دو هفته است هیچ روند بهبودی نداشته و فعلا در مقابل اصرارهای همسر برای مراجعه به دکتر مقاومت کردهام، هم شده یک بار روی دوش.
به همسر گفتم دیوارهای خانه را خودمان رنگ کنیم. (یعنی رسما یک کار جدید برای خودمان درست کردم :دی) و بعد به دنبال نقاشی روی دیوار هم هستم. فقط این یکی را کم داشتیم. :/
کامنتهای پست را میبندم چون غرض از نگاشتن این پست کمی ارائه شرح حال در خصوص اینروزها بود. اگر احیانا خواستید حرفی، سخنی، پیشنهادی و یا "خدا قوتی" درج کنید، در پست قبل کامنت خود را درج کنید. با تشکر از شما. مشغلةالملوک.
نویسنده : بانوچـه ⠀