مطلب طولانیه هیچ اجباری به خوندنش نیست، اما اگر وقت گذاشتید و خوندید، با توجه به اینکه دارم روی این موضوع کار میکنم تا بتونم گزارشی ازش تهیه کنم، خوشحال میشم فارغ از اعتقاد و جنسیتتون نظر خودتون رو در این مورد برای من بنویسید.
با توجه به نامگذاری روز 21 تیر به نام روز "عفاف و حجاب"، تصمیم گرفتم چند خطی در این مورد بنویسم. (هر چند امروز روز ولادت حضرت معصومه (س) هم هست و توی تقویم ما به روز دختر هم معروفه و بد نبود در این مورد هم چیزی بنویسم اما بریم سر موضوع اول خودمون)
از هر کسی بپرسی تعریف متفاوتی از حجاب ارائه میده، ولی آیا حجاب و عفاف یکی هستن؟ قطعا نه، و حتی میتونن مکمل هم باشن برای همینه که دنبالهی همدیگه آورده شدن، و نکتهی مهمتری که در جامعهی ما بخصوص در افراد کهنسالتر بیشتر به چشم میخوره اینه که اونا حجاب رو فقط در چادر میبیینن.
در صورتی که تعریف کامل و شفافی از حجاب در قرآن کریم اومده که کدام قسمتها پوشیدنشون واجب هست، دیگه اینکه اون قسمتها رو با چی بپوشونی هر چند دارای اهمیت هست ولی حجت نیست. مثال: همهی ما خوندیم و شنیدیم که چادر، حجاب برتر هست اما آیا میشه به چادرهایی که بسیار نازک هستن و تمام اندام زن رو بدتر و بیشتر از یک مانتوی معمولی به نمایش میذارن هم گفت حجاب برتر؟ میشه به کسی که چادر سر کرده و به دلیل همین چادر ِ روی سر، لباس کوتاه و تنگ و نامناسبی زیر اون پوشیده و چادرش هم مرتبا بازه گفت محجبه؟
و مهمتر از اون میشه اسم کسی که چادر سر کرده اما حیا نداره و عفیف نیست رو هم دختر با حجاب گذاشت؟ قطعا نه.
این موضوع صحبت زیادی میطلبه و قطعا پست طولانی میشه و شاید لازم باشه در چند پست بهش پرداخته بشه اما نمیخوام شما هم خسته بشید، ولی چون موضوعی هست که خیلی دارم روش کار میکنم و قراره ازش گزارش تهیه کنم، دوست ندارم سرسری ازش بگذرم. بنظرتون چرا اینقدر موضوع حجاب در جامعهی ما پررنگ شده؟ چرا میزان و معیار سنجش و ارزشگذاری خانمها، محجبه بودن یا نبودنشون شده؟ چرا کار باید به جایی برسه که دختران ما به نشانهی اعتراض به حجاب اجباری به خیابانها بیان و خطرات بعد رو به جون بخرن؟
چرا اصلا عفاف و حجاب فقط برای خانمها اهمیت داره و کسی به حجاب و عفاف هیچ مردی اهمیت نمیده؟ توی شهر من نمایشگاه عفاف و حجاب برگزار شده و در تمام غرفههای اون انواع روسریها، ساقدستها و امثال ِ اون برای حجاب بهتر و برتر به خانمها ارائه میشه، اما حتی یک غرفه هم برای حجاب و عفاف آقایون در نظر گرفته نشده، درسته که در زمینهی عفاف و حجاب همیشه حضرت فاطمه(س) مثال زده میشه اما مگه اون زمان زنان بیحجاب و برهنه نبوده؟! چرا هیچکس تابحال از حجب و حیا و حجاب نگاه امامان ِ ما در برابر اون زنان حرفی نمیزنه؟ چرا کسی به حجاب نگاه و حجاب پوشش آقایون کاری نداره و توجیهشون نمیکنن چون "مرد" هستن نباید با هر لباس و شکلی به کوچه بیان؟!!!
من به عنوان کسی که بیشتر وقت روزم رو بیرون از خونه میگذرونم بارها برام پیش اومده در مواجهه با مردی در کوچه یا گاهی در خیابان مجبور شدم نگاهم رو بندازم پایین بس که لباسش نامناسب بوده.
چرا وقتی صحبت از حجاب زن میشه، کسی نمیگه مردها چشماشون رو ببندن؟ولی وقتی در مورد پوشش مرد صحبت به میون میاد، زنها باید چشماشون رو ببندن؟
این بحث حجاب و پوشش که سالهاست توی کشور مطرحه و دیگه از تکراری بودنش خسته شدیم چرا هنوز به نتیجهای نرسیده؟!!! چون داریم اشتباه در این مسیر صحبت میکنیم و اشتباه عمل میکنیم.
سالها پیش که دانشآموز بودم یکی از همکلاسیهام از معلم پرسید: "چرا توی ایران همه خانمها مجبورن با حجاب باشن در صورتی که در کشورهای دیگه کسی به پوشش زنها کاری نداره؟" و معلم در جوابش گفت: "چون کشور ما یه کشور ا.سلامی هست و باید قوانین اسلام در اون رعایت بشه"
اما آیا واقعا میشه گفت کشور ما الان هم یک کشور ا.سلا.میه؟ واقعا همه قوانینش ا.سلا.می هست؟ یا صرفا یک اسم رو داریم با خودمون یدک میکشیم؟ پس وقتی در امورات دیگه نمیتونیم به توصیههای ا.سلا.م عمل کنیم یا نمیخوایم عمل کنیم در این مورد هم دیگه در این حد نباید سختگیریای وجود داشته باشه.
سالها پیش، در شهر من به دلیل زندگی سنتی و فرهنگ خاص و محدودی که داشت در 80 درصد مردم به دخترانی که چادر نمیپوشیدن نگاه خوبی وجود نداشت و حتی نامزد یکی از دوستانم بهش گفته بود که دوست من حق نداره با من ارتباط داشته باشه چون من چادر نمیپوشم! در صورتی که من در زمان مدرسه همیشه مقنعهم رو نوک دماغم بود و چون خیلی لاغر بودم همیشه مانتوهام پایینتر از زانو و بسیاااااار سایز بزرگ بودن!!! و همکلاسیهایی داشتم که به اجبار خانواده و فرهنگ شهر چادر میپوشیدن اما بعد از فراغت از مدرسه کارشون این بود که جلوی مدرسه وایسن و به پسرهای همسن خودشون لبخند بزنن و شماره بگیرن! فکر کنم حدوداً سه ماهی گذشت تا اون آقا به اشتباهش اعتراف کرد و به دوستم گفته بود نه من اشتباه کردم دختر خوبیه و از خانوادهی اصیل و آبروداری هستن!
و حتی روزهایی که در همون دوران مدرسه، مدیر مدرسهی ما چادر رو اجبار کرد و من نپوشیدم!!! و پدرم غلیرغم اهمیت زیادی که به درس میداد در حمایت از من گفت: تا زمانی که این اجبار رو برنداشتن به مدرسه نرو. و من سه روز مدرسه نرفتم تا مدیر این اجبار رو برداشت.
و حتی زمانی که بدون هیچ تحقیق و بررسیای و صرفاً از روی علاقهی درونی ِ خودم به چادر، اون رو پوشیدم و با اطمینان گفتم: "همیشه میخوام چادر بپوشم" اما یک ماه و نیم ِ بعد اون رو کنار گذاشتم.
و زمانی که کمکم با علاقه به سمتش اومدم و اتفاقاتی پیش اومد و جریانهایی پیش اومد که تصمیم گرفتم این تحقیق و بررسی رو با تجربه همراه کنم، چون مادامی هم که من در مورد فواید پوشش چادر مطلب میخوندم و بحث میکردم باز هم نمیتونستم چیزهایی که با تجربه کردن به دست میارم رو به دست بیارم. و الان نزدیک به 3 ساله که این تجربه رو دارم ادامه میدم... روز اولی هم که شروعش کردم برعکس دفعهی قبل نگفتم: "برای همیشه" چون معتقدم ذهن آدم هر روز در حال رشد هست و کسی که دنبال چیزی میره هر روز به موارد جدیدی در اون مورد میرسه چه بسا یک روز از سرم بردارمش و به نظرم برسه اشتباهه و شاید هم روزی به اینکه چندین سال پوشیدمش به خودم افتخار کنم.
اما در عین حال، دوستانی دارم که یا از من محجبهتر هستن یا برعکس، کلا اعتقادی به حجاب ندارن. نظر هر دو گروه برای من محترمه و چیزی که همیشه در انتخاب دوست برام اولویت بوده "انسانیت و اخلاق" بوده و هیچوقت کسی رو بخاطر پوشش به دوستی نگرفتم یا از دایرهی دوستانم خط نزدم.
عدهای هم معتقد هستن که چرا دختران مانتویی بعضی جاها چادر میپوشن و ریاکاری میکنن؟ یا چرا دختران چادری بعضی جاها بدون چادر حاضر میشن؟ این برای من خیلی ناراحتکننده هست که اینقدر ذهنمون رو متمرکز کنیم روی "چادر یا مانتو"! بنظرم چیزی که اینجا مطرح هست "عفاف و حجاب" هست، نه چادر یا مانتو.
همونطور که با لباس ورزشی نمیتونیم به جشن تولد دوستمون بریم، با لباس مجلسی و لباس مناسب جشن هم نمیتونیم بریم باشگاه و ورزش کنیم. پس اینکه بنا به محیط و موقعیت پوشش و لباس مناسب اون موقعیت رو بپوشیم یک امر کاملا عادی و درست هست بنظر من و نمیشه روی این مورد خُرده گرفت. همونطور که گفتم بحث اصلی حجاب و عفاف هست. من به عنوان یک دختر که فعلا پوشش چادر رو در 97% مواقع استفاده میکنم آیا همیشه محجبه بودم؟ خیر! من با همین پوشش هم اشتباهات ِ رفتاری و ظاهری ِ زیادی داشتم. نقصهایی وجود داشته که در کنار چادریبودنم اصلا درست نبوده. و به همهی اینها واقفم. پس نه چادری بودن یک فرد رو دلیل بر کامل بودن اون بدونیم و نه مانتویی بودنش رو دلیل بر شُلحجاب یا بیحجاب بودنش بدونیم.
در مسئلهی امربهمعروف و نهیازمنکر هم حواسمون باشه که شرایط خاص خودش رو داره و اینو هم در نظر بگیریم اگر ما به حجاب اعتقاد داریم دلیل نمیشه به دختری که به این مورد اعتقادی نداره به چشم یک فردی که قطعاً جهنمی خواهد بود نگاه کنیم. به جز بحث حجاب و پوشش خدا برای ورود ما به بهشت و جهنم موارد دیگهای رو هم لحاظ میکنه. و مهمتر از اون باور به "مهربان بودن" و "بخشنده بودن" ِ خداست.
ما خدا نیستیم، پس نه قضاوت کنیم، نه حکم بدیم و نه حکم رو اجرا کنیم.
کاش قبل از هر چیز در جامعه این موضوع فرهنگسازی میشد که اعتقادات هر کس به خودش مربوطه و تا زمانی که برای طرف مقابل ایجاد مزاحمت نکرده ما حق نداریم چیزی رو بهش دیکته کنیم.
اخلاق و حیا اهمیت بیشتری دارن تا حجاب. (البته از نظر من) انسانی که حیا نداشته باشه (چه زن و چه مرد) و اخلاق و انسانیت نداشته باشه حتی اگر خودش رو با حجاب خفه هم کنه هیچ ارزشی نداره.
ببخشید طولانی شد. حرف در این مورد زیاده و سعی کردم خلاصه!!! در این مورد بنویسم اما باز هم زیاد شد. اگر تا آخر خوندید متشکرم از وقتی که گذاشتید.
نویسنده : بانوچـه ⠀