وِل کـُن جَـهان را... قَـهوِه‌ات یَــخ کــَرد!

تکه‌های یک پازل

دوشنبه, ۲۲ شهریور ۱۴۰۰، ۰۱:۲۰ ب.ظ

کوله‌ام را انداختم روی دوشم و روی پل منتظر ماندم. چرا روی پل قرار گذاشته بودیم؟ خودم هم نفهمیدم. خیلی معطل نماندم چون ماشین با بوق کوتاهی جلوی پایم ترمز زد. حالا نوبت تعارفات ایرانی و در نوع غلیظ‌ترش بوشهری بود. «تو رو خدا بیا جلو بشین». «نه بشین من راحتم». «امکان نداره من جلو بشینم تو عقب، بفرما». راننده فقط نگاهمان می‌کرد و می‌خندید بالاخره نتوانستم مقاومت کنم و با خنده سری به روی او که حالا در عقب را می‌بست تکان دادم و جلو نشستم. برعکس تعارفاتی که برای جلو نشستن با هم داشتیم اما در انتخاب آهنگ اصلا به تفاهم نمی‌رسیدیم با این تفاوت که حالا راننده هم یک سوی قضیه بود. کمی جلوتر نفر بعد هم سوار شد. در ابتدا کمی احساس غریبگی می‌کرد و بعد که دید ما از اوناش نیستیم او هم به جمع مدعیان ِ موسیقی ِ ماشین پیوست و خلاصه بدجور بین علما اختلاف و کل‌کل بود. یک ساعت و نیم بعد نفر پنجم هم سوار شد. با خودش پفک و چیپس و شیرکاکائو آورده بود. خوبی ِ ماجرا این بود که تا نیم‌ساعت موضوع بحث ما از «کدوم آهنگ بهتره؟» به هدف ِ سفر تغییر کرد. چند ساعت بعد نفر ششم هم ملحق شد. من پیشنهاد دادم که یک نفر از بچه‌ها بیاید جلو پیش من بنشیند اما چهار نفره عقب نشسته بودند و امید داشتیم موقع پیاده شدن آرنج این یکی در کلیه آن یکی جا نمانده باشد. 

با رسیدن به هر شهر، چند نفر از اهالی آن شهر هم به ما اضافه می‌شدند و ماشین را تعویض می‌کردیم و با ماشین جدید و بزرگ‌تر به مسیرمان ادامه می‌دادیم تا دست‌آخر با اتوبوس وارد تهران شدیم.

مقصد؟ شرکت بیان. هدف؟ اعتراض. تعداد؟ الی ماشاءالله. ابزار اعتراض؟ زبان. علت اعتراض؟ کیفیت پایین سرویس‌دهی.

در یک سالن بزرگ نشسته بودیم و یک نفر رفته بود بالا قرآن می‌خواند. بعد از آن یک نفر رفت و به تنهایی سرود ملی خواند. بعدتر از او یک نفر دیگر آهنگ «آهویی دارم خوشگله» را می‌خواند و ما هماهنگ با ریتم برایش بشکن می‌زدیم. غلغله‌ای در سالن برپا بود و همه از خودمان بودند. بعدتر یکی یکی اسممان را خواندند. رفتیم بالا، اعتراضمان را بیان کردیم و با دست و جیغ و سوت و هورای حضار که از خودمان بودند پایین آمدیم. بعد هم با همان اتوبوس سوار شدیم. برگشتیم و به هر شهر رسیدیم چند نفر که از اهالی همان شهر بودند خداحافظی می‌کردند و می‌رفتند و ماشین را تعویض می‌کردیم به یک ماشین کوچک‌تر. تا سر آخر که رسیدیم به ما شش نفر. نفر ششم که پیاده شد خدا را شکر آرنج هیچ‌کس در کلیه دیگری جا نمانده بود. بعد تا پیاده‌شدن نفر پنجم در مورد کیفیت این سفر صحبت کردیم و نفر پنجم که پیاده شد تا پیاده‌شدن نفر چهارم و حتی بعد از آن دوباره مشکل انتخاب آهنگ به دلیل سلیقه‌های متفاوت داشتیم. من روی پل پیاده شدم. چرا روی پل؟ نمی‌دانم. ماشین با بوق کوتاهی حرکت کرد و رفت، و بیدار شدم.

 

+ بالاخره خواب است دیگر. (در ادامه خواب‌های عجیب‌غریب ِ وبلاگیم)

+ چیزی که معلومه من به خواب ِ وبلاگی توی اتوبوس علاقه زیادی دارم گویا :))

+ به عمد از ذکر اسامی خودداری کردم، این یک مسابقه‌ست که شما بیاید تشخیص بدید هر کدوم از این شش نفر + افرادی که قرآن، سرود ملی و «آهویی دارم خوشگله» رو خوندن، کیا بودن.

+ کامنت‌هایی که جواب رو لو بده از امروز تا پنج‌شنبه تایید نمی‌شه.

+ در آخر به اولین کامنتی که جواب صحیح رو ارسال کرده باشه یه یادگاری تعلق می‌گیره :دی

نفر دوم فرشته است، نفر سوم تسنیم، نفر چهارم زهرا و نفر پنجم که با کلی چیپس و پفک و شیرکاکائو سوار میشه منم:))

خب نفر ششم رو شک دارم که کی بوده. فکر می‌کنم روش.

می‌دونم همش غلطه ولی صرفا جهت دلخوشی نوشتمش:))

آره همش غلط بود ولی مرسی که نوشتی :))

اونی هم که رفته بالای سن آهویی دارم خوشگله خونده بدون شک سعید بوده:))

خب نباید می‌گفتی بدون شک :))

اون ۶ نفر من، تو، نسرین، زهرا، مرضی و تسنیم نیست؟ :))))

اونی که آهویی دارم خوشکله رو خوند سعید؟ اونی که قران خوند دکتر سین؟! سرود ملی مهدیار؟ 

 

روی اون ۳ نفر سرود و اینا بیشتر فکر میکنم باز میان :)))

من و تو و تسنیم بودیم ولی زهرا و نسرین و مرضی نبودن... سعید و دکتر سین و مهدیار هم نه.

لادن هم میتونه باشه

نوچ.

اونی که سرود ملی رو خوند آقا بود یا خانم؟

آقا.

وای من که کلی خندیدم😂😂😂

چه جالب که همه چیز مثل قبل برگشت سرجای اولش همون روی پل...

آهویی دارم خوشگله؟!😂

نمیشه سوالا تستی باشه و گزینه بدید تشریحی سخته:/ :(

مجبور شدم همین کار رو بکنم دیگه :))

قرآن رو کی می‌تونه بخونه جز مهندس حسن؟

سرودم که کار مترسک‌مونه:)

نفر ششم هم مرضیه‌است که اغلب دیر می‌رسه:)

احسنت. قرآن رو درست گفتی :دی

چه خواب بامزه‌ای بود😅 ولی پفک و چیپس و شیر کاکائو؟ آهویی دارم خوشگله؟ :)) همین‌کارا رو می‌کنیم به اعتراضامون رسیدگی نمی‌شه =))

ولی من اگه جایی در خواب شما داشته باشم احتمالا اونی‌ام که آهویی دارم خوشگله خونده =)))

شیرکاکائو نباشه که سفر نمی‌چسبه اصلا :))
واقعا اعتراض فانی بود :)))))

عالی بود XDDDD

قربان شما :))

😉😉فکر کردم واقعیههه گفتم عهه چه خوب 😅😅😅

:)))

عجب خوابی :)))

 

قابل شما رو نداره :دی

میدونم یکیش مهدیار بوده سرود ملی میخونده😂😂😂

یکیشم فرشته بوده 😂😂

منم که اصلا نبودم😂😂😂😂

فرشته بود آره

سلام.

چه خوابی بود :)

من حتی یه حدس با نیم در صد احتمال هم نمی‌تونم بزنم!

سلام یه پست جدید می‌زنم امیدوارم همینطوری شانسی بتونید حدس بزنید :دی

سلام

چیزی که مسلمه من تو جمعیت نبودم خخخخ

سلام سلام :دی

عجب خوابی 🤣🤣🤣🤣 چجوری این خوابا رو می‌بینید🤣🤣🤣 من که هیچ حدسی نمیتونم بزنم 

والا خودمم موندم با چه منطقی این خوابا رو می‌بینم :)))

احیانا قزان همسر من نخوند؟😅

آهویی دارم خوشگله رو اقاگل خوندن شاید

چرا چرا :دی

تنها حدسم برای سرود ملی آقای مترسک بود

گفتین که آقا بودن یکم تقویت شد حدسم

نه ایشون نبودن :دی

تهش اعتراضمون رو کردیم بالاخره؟:)

اره :دی
ولی از نتیجه‌ش خبر ندارم.

خب جناب قدیری بیانیزه، وقتی می بینه یه سری آدمای چیپس خور و پفک دوست و شیرکاکائو به دست اومدن برای اعتراض، معلومه که ترتیب اثر نمیده :)

حداقل چوبی، چماقی، سنگ و گلوخی بهش نشون میدادین تا بدونه با کی طرفه. :)

 

 

به نطرم مطلب خوبی بود و تازگی داشت..

اینو قبول دارم خیلی مهربون اعتراض کردیم :))

خب نتایج چی پس؟! 

حداقل چهار تاشو درست گفتم که:(

باید کامل درست می‌گفتی :((

قاری قرآن برادر حسن همسر گرام بهار نارنج اونی که سرود ملی خوندن جناب آقای حامد سپهر بودشعرم که معلومه خانوم شباهنگ سابق دردانه فعلی هستن اون شخصی که فرمودن جلو بشینید خانم گلاویژ و راننده محترم هم خانوم هانی واون خانم خجالتی که سوار شدن و بعد یخشون آب شد خانم توکا و نفر بعدی که خوارکی آورد خانم فرشته و نفر آخر خانم زهرا .

 

مدیونید اگه فکر کنید تقلب کردم :دییی

جایزه منو بدید برم :دییی

آخه اگه تقلبتون درست بود هم دلم نمی‌سوخت، هانی خانوم نیست :))

اوپس .مار شطرنجی کنید :دی

باشه :دی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">