47. به اندازه موهای سرت!
ی بنده خدایی تعریف میکرد ک چند سالی بدون اینکه گواهینامه داشته باشه رانندگی میکرده دیگه ی پا راننده شده بود واس خودش تا اینکه ب سن لازم میرسه و میره ثبت نام میکنه واسه گواهینامه ، وقت امتحان به سرهنگ میگه 5 دقیقه بذار من خودم رانندگی کنم ، بدون اینکه شما بم بگین چیکار کنم ، سرهنگ هم قبول میکنه و این بنده خدا هم شروع میکنه رانندگی ، بعد 5 دقیقه گوشه خیابون وامیسه بعد سرهنگ میگه که عالی رانندگی کردی ، چند دفه تا حالا پشت فرمون نشستی ؟ اونم میگه به اندازه موهای سرت ... یهو سرهنگ عصبی میگه : رد !
فرد مذکور با تعجب به سرهنگ نگاه میکنه و می بینه سرهنگ کچل بوده !
+ پ.ن: ( 30 تیرماه 99 ساعت 10:17): بعضی وقتا از روی عادت و یا موقعیت، یه ضربالمثل رو میگیم اما به نکتههای ریز اون دقت نمیکنیم. مثل همین بندهخدایی که قصدش توهین به سرهنگ بابت کچلبودنش نبوده، اما خب اینطور برداشت شده.