وِل کـُن جَـهان را... قَـهوِه‌ات یَــخ کــَرد!

من کیستم؟

شنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۹، ۱۲:۵۲ ب.ظ

 

 

چند روز پیش این پیام رو توی تلگرام از یکی از شماها گرفتم، خیلی برام عجیب بود همیشه فکر می‌کردم توی وبلاگم مشخصه خیلی هم بداخلاق نیستم :دی واقعا چقدر برداشت‌ها می‌تونه با خودِ واقعی آدم‌ها متفاوت باشه. همین بهانه‌ای شد که این پست رو بذارم که شما بیاین کامنت بذارین و برداشتتون رو در مورد من بگید. امکان نظر به صورت ناشناس رو هم فعال کردم. :)

 

من بقیه جاها رو ندیده ام ولی تعجب کردم از برداشتش توی وبلاگ!


تو هم با بچه های مردم خوش اخلاق باش دیگه :/

:))

بخدا من مهربونم :))

سلام 

شما چقدر فعالید تو حوزه ی مجازی .

اکثر صفحه هاتونو دیدم 

 

این خیلی عالی بود :درد دارم شبیه مردی که جوان است و محکوم شده به حبس ابد!

 

یه جورایی اجباره، مجبوریم همه‌جا باشیم بخاطر کارمون. 

متشکرم از شما. :)

بنظرم شما یه خانم مهربون بودید همیشه ...

همیشه هم. تو ذهنمم با تیپ دانشجویی تصورتون کردم ...

توی یه خونه ۵۰یا ۶۰متری که توش پر از کتاب های روی هم گذاشته شدس. و یه کاناپه هم وسط اتاقه...نمیدونم این تصوراتم از کجا میان ولی این توی ذهنم بود 

بابت این تصورات پیش پیش عذر میخوام ...:)

نظر لطفتونه عزیزم.
تصورتون فوق‌العاده‌ستتتتتتتتتتت ^_^

خب حقیقتش من دو _سه باری براتون کامنت گذاشتم که بهشون پاسخ ندادید. به همین دلیل فکر میکنم کمی گوشت تلخ باشید :)

یادم نمیاد کامنتی رو بدون پاسخ گذاشته باشم. مگر اینکه به بیان وارد نشده باشید و کامنت خصوصی گذاشته باشید در این صورت زیر کامنت امکان پاسخ‌دهی برای ما وجود نداره. در هر صورت من عذرخواهم.

با اینکه از قضاوت کردن دیگران و از قضاوت شدن بدم میاد،
ولی شاید تو دنیای واقعی اینکار رو بکنم (البته بعد از شناختن ذات بد طرف)
ولی از نوشته های یک شخص نمیشه از شخصیتش برداشت کاملی کرد...

اگر قضاوت هم نباشه، ناخواسته یه تصور از شخصیت یک‌نفر تو ذهنمون شکل می‌گیره.

سلام.

منم یه مدتی خاموش میخوندمت چون قلمت رو دوست داشتم ولی حس میکردم کسی رو تحویل نگیری 🙄 بعدا متوجه شدم اصلا اینجوری نیستی

سلام
عه خب چرا حس می‌کردی کسی رو تحویل نگیرم؟ :دی

ثریا اون اوایل خیلی جدی و رسمی بود برام، چون تازه آشنا شده بودم و خوب نمی‌شناختم. اما از وقتی شناختم دیدم چقدر خاکی و مهربون و با معرفته. خیلی هم خوشحالم که بالاخره شناختمش :) 

عی واااای مرسی که این فرصت به وجود اومد بیشتر بشناسی منو :دی
نسرین ِ مهربونم :*

دغدغه مند و پر مشغله اید از نگاه من!

 

 

 

درود به شما... خدا رو شکر :)

منم موافقم =)))

شوخی میکنم.

اصلاً دوستی ما از تلگرام شروع شد :)))

بعم که وبلاگ رو خوندم. دیگه در ذهنم نقش بسته بودی. 

خب خداااااااااا رو شکر، تصور من هم شبیه نقاشیته :دی

سلام

کمی تا قسمتی ابری موافقم‎(:‎

نه در حد زن عموی نویسنده ها:)) ولی یکی دوبار که جاهای دیگه بلاگستان دیدم در مورد ثریا شیری نوشتن خیلی دختر مهربون و فلان و بیسار با خودم گفتم بانوچه؟ بانوچه رو میگن؟ اینها هم مثل من فقط بلاگی میشناسنش اینارو میگن؟؟؟ چون صددرصد آدمها حضوری خیلی بهترن مخصوصا جنوبی هاشون😁

نمیدونم دیگه، با اینکه طولانی مدته اینجارو میخونم ولی توی ذهنم هنوز برجسته نشدین با شاخصه خاصی شاید چون بنظرم یکم با فاصله و رسمی مینویسین درکل😁

 

سلام
یعنی اینقدررررررررررررررر ترسناک بودم؟ :))
یا خدا

چقدر بی‌انصافه!انقد بدم میاد از این آدمای بی‌جنبه که قضاوت های عجولانه میکنن:/من اگه جای شما بودم برخود دهشتناکی باش میکردم که بفهمه تلگرام و وبلاگ نداره و همه جا ترسناکم دی:

 

:)) بریم بزنیمش :دی

بداخلاقی ندیدم ازتون! چرا چنین برداشتی کردن واقعا؟!

کاش گفته بود بداخلاق، می‌گه ترسناااااک :))

شاید منظورش سنگین رنگین بوده، نه بداخلاق

نه دیگه نوشته ترسناک :دی

نه دیگه خداییش اینجوری به نظر نمیرسی :)))

+یعنی زن عموش چه شکلی هست . چه جوری هست :|

دلت فکر نباشه حالا یه ظوری هست :)))

+با چه چیزایی یاد شما میفته :)))

من با بوشهر و دریا یادت میفتم :)

خب خدا رو شکر.
+ نمی‌دونم :دی

دیدگاهش خیلی ضدونقیضه:))

ما جز خوبی ندیدیم اینجا:)

مرسی که بهم روحیه می‌دین :دی

سلام

الان که دقت کردم قبلنا توی وبلاگت ملایم تر برخورد میکردی :)

البته الانم ملایمی فقط جدی تر و خانومانه تر حرف میزنی

منظورم از قبلنا حدودا 10 سال پیشه ( دیگه خیلی قبلا شد :)))) )

یه چیز برام جالب بود توی لیست وبلاگ من هر چی دختر بود یا خبرنگار شدن یا نویسنده تقریبا هممون هم توی یه دوره ازدواج کردیم

سلام
ملایم چطوریه؟ :دی
نسل هماهنگی بودیم پس :))

من از موقعی که اومدم وبلاگت رو خوندم خیلی مهربون دیدمتD:

اوایل کمی رسمی‌تر ولی بعدش خودمونی تر:-)

ای جانم پس یکم خیالم راحت شد :دی

دیگه از من که بدتر نیست وضعیت‌تون

بله حق با شماست :دی

حالا ببیناااا یه نقاشی کشیدم من -__-

 

:))))

بده می‌خوام در ذهنم ماندگار بشی؟

یک سواال ازتون دارم ...

ایا دوران وبلاگ‌نویسی تموم شده؟؟؟

دیگه خوندن مطالب بقیه توی وبلاگ پایان یاافته؟؟؟

من اومدم شروع کنم ولی حسم به وبلاگ شبیه شهر جنگ زده اس که تک و توکی آدم فقط توی خونه هاش موندن ...و شروع نکرده تمومش کردم

دوران وبلاگ‌نویسی تموم نشده ولی به شدت تغییرات ناخوشایند داشته. خیلی خلوت شده. که بزرگترین و مهم‌ترین دلیلش خراب‌شدن بلاگفا بود.
الان عده‌ای توی جزیره‌ای جمع شدیم و هر از گاهی یکی از یه جایی سعی می‌کنه یه شور و اشتیاقی توی این بازمانده‌ها ایجاد کنه و گاهی موفق نیست. تلخه قضیه. اما انگیزه می‌شه داشت چون هنوز همه کامل نمُردن. و شاید بشه مُردنش رو به تأخیر بندازیم. بنویسید و انگیزه‌تون رو از دست ندید لطفا.

اه! واقعا نوشته ترسناک؟

من تو ذهنم برداشت کلی پیامشون این بود توی کانال مهربونترین از وبلاگ

که خب منم روی همین فقط نظر دادم وگرنه از ترسناکی اصلا صحبت نمیکنم

همین یکم رسمی بودن منظورم بود

شاید درست پیامم منتقل نشد

تو ذهنم این بود کسایی که از بانوچه خیلی تعریفهای خوبی میکنن فقط با ارتباط وبلاگی انقدر شناختنش؟ چون تو ذهن من خیلی تصویر واضحی نبود

همین‎(:‎

نمی‌دونم، باید یه بررسی کنم ببینم نظر اونایی که فقط وبلاگی هستن هم اینه که من مهربونم یا نه!؟ البته که هستن ولی تعدادشون کمه و اکثرا گفتن جدی هستی :دی

یعنی میخوای منو همونجوری کج و کوله ماندگار کنی؟

پیشنهاد خودت چیه؟ :دی

خب واقعیت اینکه من قالب قبلی رو دوستتر داشتم. :))

درمورد خودت، نمیدونم چرا از اول یه خونگرمی ای در تو حس کردم و آروم آروم که نزدیکتر شدم به حسم مطمئن تر شدم، خلاصه که ما راضی ایم ازت، خدا و آقای همسر و خودت هم راضی باشین انشاءالله :))

اون قالب رو خودمم دوست داشتم ولی نیاز به کمی تنوع در خودم حس می‌کردم :))
ایول ببیییین پس اونقدرا هم ترسناک نیستم :دی

پیشنهادم اینه اون عکساییو که فرستادم روزی یه بار ببینی، اونجوری ماندگارم کنی =)))

اصلا میخوای هر روز بهت تک زنگ بزنم رو صفحه هویدا بشه تصویرم:)) (البته اگر عوض کرده باشی:/)

باشه جایگزین کردم :))
اگه روزی سه بار زنگ نزنی بازم اون نقاشی رو می‌ذارما :دی

سلام علیکم 

 

بنده تاحالا از شما جز خوش رویی چیزی ندیدم نمیدونم چرا این دوستان اینطوری برداشت کردن.

سلام علیکم
نظر لطف شماست. والا من سعی کردم با همه مهربون باشم نمی‌دونم چرا اینطور به نظر اومدم از نظرشون :(

به نظرم بداخلاق که نه ولی خوش  اخلاق هم نیستین

با اینکه جنوبی هستین ولی سردین.

ولی قلم شیوا و روانی دارین .

سعی کردم هیچ‌وقت اینطور نباشه ولی خب باز هم عذر می‌خوام اگه رفتار بدی داشتم.
ممنونم که می‌خونید مطالبم رو.

سلام ثریا جون 

والا من که تازه با وبتون آشنا شدم و چیز زیادی نمیدونم اما فعال بودنتون خیلی به چشمم اومد :)

سلام عزیزم
مرسی از شما. پس خوش‌قدم بودین که فعال شدم :دی

وصف نشدنی هستی. 

نظر لطف شماست.

یه دختر بداخلاق، بدجنس، که معلوم نیست داره چکار میکنه، خیلی هم بد می‌نویسه ولی فکر میکنه خوب می‌نویسه، دوستش ندارم اصلا، اییییش :دی

 

+تو وبلاگ رسمی‌تری ولی از پشت تک‌تک کلماتت مهربونیت مشخصه دختر :)

 

+ یه کم گُتی قالب قبلیت ورم عزیزتر و قشنگ‌تر بی، ای قالب کو مونه همیش یاد حسن ایندازه #بنفش :/

خط اول رو می‌ذارم پای داش فری بودنت :))

+ فدای تو بشم همشهری مهربون و عزیزم.

یه کم چی؟ کُتی؟ ها خومم قبلی رو دوست‌تر می‌داشتوم ولی می‌خواستوم تنوع بدم گفتوم فعلا با ای بنفشو سر کنوم تا بعد خدا کریمه.

سلام و درود بانو(چه) عزیز 

 

عباس معروفی ی شعری داره ک یکجاش میگه :

.....

پیش از آن ک تو را بشناسم برمیگردم
و در ابتدا و انتهای ذهنت ورق میخورم
.....

اصن مگه جنوبی داریم ک خونگرم و مهربون نباشه ؟ ( من ک نمیشناسم)

چرایی این برداشتش بیشتر برام جالبه شد ! 

همونطور ک پری گفت ،خدا و همسر ازت راضی باشن کافیست 

 

 

سلام بر شما جناب جانان.
ممنون از نظر لطفتون. ان‌شاءالله که هیچ‌کس رو با رفتارم ناراحت نکرده باشم.

شیطونه میگه نصفه شد ساعت کوک کنم بهت زنگ بزنم =))))

:)) من مشکلی ندارم

خیلی نامردی :))))

 

+ نازنینی تو دختر :**

 

گُت = بزرگ  

نوچ نوچ د بوشهری هم یادت رفته :((

 

:دی
نههههههه اینو که می‌دونم فک کردم کُت نوشتی ندیدم گ رو.

من کلا از این مدل اخلاقت خوشم نمیاد که مثلا اومدی گفتی بیاین نظرتونو بگین... خب همه ازت تعریف میکنن! به ندرت کسی بد بگه! کلا کسی که بخواد بد بگه فالوت نمیکنه! مگه اینکه مث من تو رو درواسی باشه!  یا مثلا اومدی گفتی برام هدیه تولد بفرستین تا فلان تایم! یه کم بعضی حرکتات شوره!ولی گویا مخاطبات خوششون میاد

دوست عزیز ممنونم که کامنت گذاشتی، ببینید فکر کنم که نیازه یه توضیحی بدم. قرار نیست کسی از اخلاق من خوشش بیاد یا نه. اینکه از این اخلاق من خوشتون نمیاد واقعا تاثیری روی من نداره بخصوص که نمی‌دونم کی هستین، فقط بحث سر اینه که برداشت بقیه از اخلاق من چی بوده؟ آیا مثل همین دوستمون که توی پست ازش نوشتم فکر می‌کردن من ترسناک به نظرم میام یا نه. و اگه کامنت‌‌ها رو خونده باشی که بعید می‌دونم، دیدی که چنان هم تعریف و تمجیدی در کار نبوده. بعضیا انتقاد کردن حتی.
اما راجع‌به اینکه توی رودربایستی منو دنبال می‌کنی یکم تأسف‌باره. قصد نصیحت ندارم. ولی به نظر خودت وقت و زمانت ارزشمند‌تر از این نیست که توی رودربایستی وبلاگ کسی رو دنبال کنی؟ من اصلا چک نمی‌کنم کی دنبال کرده و کی نه. مگه اینکه بخوام برم توی لیست دنبال‌کننده‎هام که اونایی رو که من دنبال نمی‌کنم یه سر به وبلاگشون بزنم. و اصلا همین حالا هم نمی‌دونم کدوم یکی از دوستام یا وبلاگ‌نویسایی که با هم کمی ارتباط داریم دنبال کردن و کدوم نه. واقعا دارم خواهرانه و دوستانه بهت می‌گم برای عمر و وقت و حتی چشم و حجم اینترنتت خیلی‌خیلی بیشتر از اینا ارزش قائل شو. خب طبیعیه کسی که برای خودش ارزشی قائل نیست نمی‌تونه برای بقیه هم ارزش و احترام قائل بشه. افرادی هم که اینجا رو دنبال می‌کنن مطالب اینجا رو دوست دارن نه اخلاق من رو. یعنی خیلی‌وقت‌ها هست که از اخلاق یه وبلاگ‌نویس خوشمون نمیاد اما چون خوب می‌نویسه می‌مونیم و اغلب خاموش می‌خونیمش. به شما هم جدا توصیه می‌کنم از روی رودربایستی من رو دنبال نکن. جوری که مشخصه نه اخلاقمو دوست داری و نه مطالب و محتوای اینجا رو. پس دست از خودآزاری بردار چون به روح و روانت صدمه می‌زنه. اینو دوستانه بهت گفتم و امیدوارم ناراحت نشده باشی. ببخشید که طولانی شد من کلا خیلی پرحرفم :)

چجوری میتونید انقد همه جا فعال باشید واقعا؟!

من که فکر نمیکنم ترسناک باشید :)

آنچنان هم فعال نیستم ولی خب در همین حد هم بیشترش اجباره :دی

راستش من اولش که وبلاگت رو خاموش میخوندم فکر میکردم یکم مغرور باشی ^.^

ولی بعدش که بیشتر باهات آشنا شدم تصورم کاملا عوض شد و فهمیدم چقدر اشتباه فکر میکردم :)) دیدم نه بابا اتفاقاً خیلیم خونگرم و مهربونی :* 

ای بابا، چرا آخه :(((
خب خدا رو شکرررررررررر :دی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">