من زیستنم قصه مردم شده است
داشتم با یکی از دوستان گفتگو میکردم راجعبه اتفاقات اخیر، اینکه با اینهمه اتفاقی که برایمان افتاده نسلهای آینده از ما چه تصوری خواهند داشت؟ اصلا کسی اینهمه بلا و بدبختی را باور خواهد کرد؟
یاد یک خاطره افتادم، اوایل سال ۹۷، یکی از دوستان مجازی نادیدهام تصمیم داشت برای اولینبار به بوشهر بیاید و برای اولینبار مرا خارج از فضای مجازی ببیند. برای اینکه بتواند خانوادهاش را به این سفر چهار روزهی یکنفره راضی کند سعی داشت با روایتکردن زندگی من برای مادرش، کمی حس اعتماد و آسودهخاطری در او به وجود بیاورد و اجازه سفر را بگیرد.
فرزانه زندگیام را اینگونه روایت کرده بود: «ثریا دختر خوبیست، مادرش را از دست داده و بعد از آن با مردی که هیچ شباهتی به همدیگر نداشتهاند عقد کرده، اما بعد از همدیگر جدا شدهاند و او به جای اینکه از زندگی ناامید شود، بعد از این دو بحران بزرگ به بوشهر آمده و یک زندگی مستقل را تشکیل داده است، رابطهاش با خانواده خوب است اما در یک شهر دیگر زندگی میکند و حالا خبرنگار است و زندگی خوبی دارد و یک مرد خوب در زندگیاش پیدا شده و عاشق همدیگر شدهاند». و عکسالعمل مادر دوست من چیزی نبود، جز: «مطمئنی بهت راست گفته؟ اینها که گفتی بیشتر شبیه رمانهای م.مودبپور است بنظر میرسد دوستت زیادی کتاب میخواند و یک قصهای برایت تعریف کرده». این را که از زبان دوستم شنیدم بی اختیار پشت تلفن خندهام گرفت. او از این ناراحت بود که اجازه سفر ندارد و من از این میخندیدم که چقدر زندگیام به رمانها شبیه شده است. البته مادر فرزانه حق داشت، وقتی خودم هم به اتفاقاتی که در عرض بیست و چند سال از سر گذرانده بودم فکر کردم و روایت یکدقیقهای فرزانه از زندگیام را مرور کردم برایم غیرقابل باور شد. چطور میشود یک عمر زندگی را در یک دقیقه روایت کرد و کسی باور کند؟ آنهمه زمینخوردنها و احساسات و ناامیدیها و بلندشدنها و لبخندها و امیدواریها در روایت کوتاه زندگی جا مانده بودند، همین چاشنیهایی که یک زندگی را باورپذیر میکردند.
اگر نسل آینده هیچکدام باور نکنند که اینهمه اتفاق تلخ از سیل و آنفولانزا و گرانی یکشبه بنزین و شهادت سردار سلیمانی و سقوط هواپیما گرفته تا این کرونای منحوس که آخر سالی به جان ما و آرامشمان افتاده همه در عرض یک سال رخ داده باشد، حق دارند. آخر چه کسی باور میکند یک سال بتواند اینقدر بلاخیز باشد؟
* عنوان از علیرضا آذر
بالاخره اومد؟