وِل کـُن جَـهان را... قَـهوِه‌ات یَــخ کــَرد!

آنفامیل شدگان

سه شنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۵، ۱۱:۵۳ ب.ظ
دیدن ِ آی‌پی‌های آشنا یک‌جور ِ خاصی تلخ است. هر وقت آی‌پی ِ آشنایی می‌بینم حس می‌کنم یکی از فامیل‌هایمان وقتی که نبوده‌ام یا خواب بوده‌ام، در ِ اتاق ِ شخصی‌ام را باز کرده و داخلش را سرک کشیده است. راستش دو سه روزی مدام در فکر تغییر آدرس بودم. اما فعلا و احتمالا به صورت ِ موقت بیخیال ِ تغییر ِ آدرس شده‌ام. این جنگ ِ با خودم، سر ِ رفتن و نرفتن باید یک‌روز برای همیشه تمام شود. آن روزی که تصمیم گرفتم با هویت ِ واقعی‌ام بنویسم فکر این روزها را هم می‌کردم. اما نمی‌دانم چرا هرچقدر هم که این روزها پیش بینی شده باشند باز هم دیدن ِ آی‌پی‌های آشنا یک‌جور ِ خاصی تلخ است.



این جنگ و درگیریِ درونی‌ت اگه حل می‌شد منم یه نفس راحتی می‌کشیدم

والا 
:))
الان دقیقاً مشکل چیه؟
دوس ندارم آشناها بخونن منو.
باهویت اصلی بنویس ، تا همیشه.
چشم :)
منم همون اول بخاطر همین تغییر آدرس دادم. 
اینجا مث دفترچه خاطراتم میمونه. شاید اگه یه غریبه ببینه برام مهم نباشه و واقعا بده آدمایی که میشناسنت ببینن. اون وقت مجبور به خودسانسوری میشی ... 

اگه خواستی هرکاری بکنی یه ندا بده :)
خیلی بده... که بدونن حتی تو فکرت چی میگذره.

چشم لیموی جان :)
حالا از کجا آی پی هاشونو تشخیص میدی؟
دارم آی پی دو سه نفرشون رو.
منم همیشه از نگرانی اینکه یک روز یک آشنا بخونتم که خیلی هم محتمله همیشه مجبور به سانسور بخشی از وقایع میشم و نمی نویسمشون. چون هیچ وقت نتونستم کنار بیام با اسم مستعار بنویسم...
دقیقا منم به همین حال دچارم...
کاش می شد بعضی فامیل ها رو برد محضر طلاق داد اصلن
سه طلاقه ی سند دار اصلا...
دلیل منم همینه :|
:(
آیپی من ! آیا خخخخخ
خوب چون یک نداشت ، مطمئن شدم با من نیستی ، ولی واقعا چطور ممکنه بین میلیون صفحه وب پیدات کرده باشن ؟ ، خودش جای سوال داره
کار خاصی نکردن... چندتاشون که کلا آدرس داشتن، بقیه هم کافیه اسمو فامیلمو سرچ کنن میرسن به اینجا. با هویت خودم مینویسم ناسلامتی.
من خیلیا رو آنفامیل و بلاک فور اور کردم :)
احسنت بر شما.
انقدر قوی باشید که مهم نباشه براتون کی می‌خونه و کی چه نظری داره. نظر حق رو بپذیرید از هر کسی و نظر باطل رو از هیچکسی نپذیرید. اگه هم با هویت واقعی می‌نویسید که حرفهای خصوصی رو کسی نباید بخونه، نه فامیل ، نه غیرفامیل
برام مهم نیست کی میخونه و چه قضاوتی میکنه... جدی میگم.
اما خب دوس ندارم بعضی از فامیل ها از برنامه ها و اهداف و کارهایی که توی ذهنمه اطلاع پیدا کنن... همین.
سلام میگم یعنی چوطوری ؟
سلام... چی چطوری؟
به گزینه بلاک کردن در بیان خیلی نیازمنیدم -____-
میدونم سخت میشه این کارو کرد (تقریبا غیر ممکن) ولی خب اگه میشد خیلی خوب میشد :)
عالی میشد...
آنفامیل :)))
جدن آی پی های ملت رو حفظی؟ من شماره تلفن خودمم به زحمت حفظم! رو آستین پیرهنم مینویسمش اگه یادم رفت یک موقع داشته باشمش حتی!
آی پی های همه رو که نه، اما چند تاشونو بلدم و یادداشت کردم...
میشه منتها هزینه اس سنگینه :))) 
چقد مثلا؟ :دی
متاسفانه فامیل دست و پای آدم رو توی نوشتن میبندن :(
خیلی... خیلی...
انفامیل:))
خخخخ
واقعا گاهی وقتا آدم لازم داره بنویسه، بگه و حرف بزنه بدون اینکه کسی بشناسش....

بدون اینکه کسی بشناسش...
تو دنیای مجازی باید ناشناخته موند, راحتتره :)
قبول دارم، ولی خب نوشتن با هویت اصلی هم لذت خاصی داره حیف که با ناراحتی هایی همراهه.
خب منم فامیل زیاد دارم و قصد آنفامیل کردن هم ندارم ولی یه وقتایی پشیمون میشم از این اتفاق
خوب نیست... هیچ خوب نیست :(
خیلی جالب بود ! 
=)))
نگاه شما جالبه :)
عکس نوشته آخر پست باحاله خخخخ
:دی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">