ظرف ناهار را بخرم، ظرف شام جدا!
این روزها 90 درصد آدمها وقتی به من میرسند دیگر از اوضاع کارم نمیپرسند، مسائل و مشکلات اجتماعی شهر را جویا نمیشوند، نمیپرسند فلان خبری که در مورد فلان مدیر منتشر شده است چقدر صحت دارد؟ حتی به شکل عجیبی دیگر ملامت و سرزنشم هم نمیکنند که چرا رفتی یک شهر دیگر تنها زندگی میکنی و دختر که از خانوادهاش دور نمیشود!!! در عوض به محض روبرو شدن با من میپرسند: "تاریخ عروسیتون کِی هست؟" بعد بلافاصله میگویند: "تو تابستون نباشهها، بنداز پاییز که هوا خوب شده باشه" و بعد از آن یکییکی در مورد وسایل خانه میپرسند تا ممطئن شوند که فلان ست ِ میوهخوری، صبحانهخوری، عصرانهخوری و... را خریدهام یا نه. یکی از آنها با تاکید بر اینکه: "من دوازده ساله متاهلم تجربم بیشتره" اصرار دارد من را متقاعد کند که سرویس کاسهبشقابها و ظرفهای غذاخوری باید حتما 24تایی باشد، سِت باشد و دو نوع باشد، یعنی یک سرویس ِ 24تایی برای ناهار و یک سرویس ِ 24تایی دیگر برای شام، که اگر یک وقت مهمانی داشتم که بیشتر از یک وعده در خانهی ما بود، در ظرف ِ تکراری!!! غذا نخورد و فکر نکند یک وقت من بلد نبودهام یا پول نداشتهام که نخریدهام. دیگری میگوید: تلویزیون کوچیک نگیر! و آن دیگری میگوید: دو تا سرویس طلا بخر، یکی برای شب جشن عروسی و یکی هم برای بعدا که رفتین سر خونه و زندگیتون و فامیل میان دیدنتون" یکی دیگر چند تا عکس اسکرینشات شده از صفحهی اینستاگرام را به من نشان میدهد و میگوید: "این مدل لیوانها رو بخر واسه مهمونا، یه مدل دیگه هم هست بگیر واسه استفاده معمولی خودتون" بدون استثناء همه تاکید دارند که از هیچ وسیله و ظرفی سرویس 6تایی نخرم و به کمتر از 24تا رضایت ندهم. یکی دیگرشان هم که به قول خودش حسابی بروز است و میداند چه چیزهایی مُد شده با تحکم میگوید: "واسه جشن عروسی حلقه عقدت رو نندازی انگشتت!!! جدیدا مُد شده حلقه عقد جداست، یه حلقه دیگه هم میخرن واسه عروسی".
و من مُدام سرگیجه میگیرم از تمام زنهایی که همجنس من هستند اما همجنس نیستند!!!
شمام مثل من بیخیالید یا فقط منم که به قول این خانمها زنیّت ندارم؟!!!