تا حالا به چنین مشکلی برخورد کرده اید؟! کلافه اید،
افسرده اید، بی حوصله اید... هم میدانید مشکلتان چیست و هم نمیدانید... بعد
این وسط ها یک نفر پایش را توی یک کفش میکند که شما باید دقیقاً به او
توضیح بدهید که مشکلتان چیست و چه میخواهید... و شما کلمه ها را هر طور
بچرخانید باز هم نمیتوانید حال خودتان را توصیف کنید... نتیجه چه میشود؟
کلافه تر و بی حوصله تر و عصبی تر میشوید... که چرا نمیتوانید شرح حال ِ
دقیقی ارائه دهید آنطور که طرف مقابلتان دقیقاً بداند شما چه دردی
دارید؟... یا چرا طرف مقابلتان آنقدر زیرک نیست که نگفته حال شما را
بفهمد؟! اینطور مواقع طرف مقابل بنابر تشخیص و برداشت ِ خودش درد ِ شما را
شناسایی میکند و نسخه میپیچد... تشخیصی که با حال ِ شما زمین تا آسمان فرق
دارد!
کلمه ها را هزار جور چرخاندم، هزار جمله ی متفاوت ساختم
که بتوانم منظورم
را برسانم، اشکال از او نبود، من نمیدانستم دردم را چگونه باید بیان کنم...
در آخر گفت: "من فکر میکنم که تو زیادی خودت را دست کم گرفته ای" و من
یکهو به خروش آمدم که "نهههه اتفاقاً من فکر میکنم که از خودم توقع زیادی
داشته ام و حالا چون به نتیجه نرسیده ام عصبی شده ام و از زمین و از زمان و
بیشتر از همه از خودم شاکی ام"
شاید اشتباه همین باشد... آدم همیشه باید از خودش توقع
زیادی داشته باشد، بلند پروازی و خیال پردازی نکند اما ایده آل گرا باشد...
خودش را در نقطه ی اوج هر کاری و هر راهی بخواهد... اما توی رویا غرق
نشود، واقعیت را هم ببیند... من هدف تعیین کرده بودم اما راه های رسیدن به
هدف را... نه!
شاید گمان میکردم که حالا که من اهداف ِ زندگی ام را
تعیین کرده ام پس راه ِ رسیدن مشخص است و حالا اگر مانعی هم باشد آنقدر
نیست که مشکل ساز شود... بعد توی همان راه به بن بست خورده ام و فکر نکرده
ام که خودم راه را اشتباه آمده ام... کز کرده ام یک گوشه و کلافه و عصبی به
شانس و تقدیر ِ بدم لعنت فرستاده ام!
یک نفر به من بگوید آیا دختری که در آستانه ی بیست و
پنج سالگی قرار گرفته است هنوز هم می تواند از اول شروع کند؟! با دست خالی؟
با ذهن خالی؟ با جیب ِ خالی؟
پیامبر صلىاللهعلیهوآله :
قالَ اللّه:
عَزَّوَجَلَّ... اِذا قالَ العَبدُ: «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ»
قالَ اللّهُ ـ جَلَّ جَلالُهُ ـ : بَدَاَ عَبدى بِاسمى، وَ حَقٌّ عَلَىَّ
اَن اُتـَمِّمَ لَهُ اُمورَهُ و اُبارِکَ لَهُ فى اَحوالِهِ؛
خداوند
فرمود: «... هرگاه بنده بگوید: بسم اللّه الرحمن الرحیم، خداى متعال
مىگوید: بنده من با نام من آغاز کرد. بر من است که کارهایش را به انجام
رسانم و او را در همه حال، برکت دهم».
(عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 269، ح 59)