Blogestan Left The Group
به گمانم 36 نفر بودیم، شاید هم 39 نفر. آنچه مسلم است به طور تقریبی تعدادمان همینقدر بود. هر که وبلاگش بروز میشد لینک جدیدش را توی گروه میگذاشت و بچهها میخواندند و کامنتهایشان را زیر پست میگذاشتند و اگر حرف بیشتری داشتند در گروه به اشتراک میگذاشتند. مشاعره داشتیم و صندلی داغ. یک نفرمان عکس دستهگل خواستگاریاش را گذاشته بود و همه آمده بودند وسط و قِر میدادند و بعد همگی دست به دعا برداشته بودیم برای آنکه آنروز آزمون مهمی داشت. چه بود؟ نمیدانم. فقط گفته بود دعایم کنید. و ما هم دعایش میکردیم. در همین حال و هوای معنوی یک نفر دیگر آمده بود و با نوشتن: «زود، تند، سریع، اعلام موقعیت» آتش به جان گروه انداخته بود. این تکیهکلام من بود در گروههای خیلیخیلی دوستانهام. اما آنکسی که در گروه نوشته بود من نبودم. بعد از گفتن این حرف هر که در هر جا و هر موقعیتی بود یک عکس فوری از خودش میفرستاد و در یک جمله توضیح میداد که کجا و در حال انجام چه کاریست. با ارسال آن پیام از طرف یکی از بچهها گروه پر شد از عکسهای سلفی و فوری ما در موقعیتهای مختلف. یک نفر داشت سبزی پاک میکرد. دیگری دستهگلی که پسر کوچکش به آب داده بود را رفع و رجوع میکرد. آن یکی در محل کار و در حال سر و کلهزدن با ارباب رجوع بود و آن یکی هنوز تصمیم نگرفته بود تختخواب گرم و نرمش را ترک کند. ناگهان یک نفر وارد گروه شد و هیچ نگفت. نامش را پرسیدیم و سکوت کرد. مخاطب قرارش دادیم و سکوت کرد. بعد یکی از بچهها آمد نوشت: «فرار کنید، قدیریست که با شیرازی همدست شدهاند». و گروه پر شد از Felani Left The Group، Bahmani Left The Group.
چندی پیش یک نفر از من خواسته بود گروهی ایجاد کنم و از وبلاگنویسهای فعال بخواهم آنجا دور هم جمع شوند برای معاشرت و دوستی ِ بیشتر. ولی پیشنهادش را نپذیرفته و بیخیال شده بودم چون به این نتیجه رسیده بودم که هر کس گروه دوستی خودش را دارد و هیچکس هم آنقدر بیکار نیست که به هزاران گروه تلگرامی یا واتساپیاش گروه جدیدی اضافه کند آنهم با تعداد اعضای بالا. بعدتر اتفاقاتی افتاد که بعضی از دوستان وبلاگشان را تعطیل کردند و رفتند و از طرف دو نفر از دوستان پیگیریهایی از آقای قدیری انجام شد و در حین تصمیمگیریها و صحبتها نام بلاگفا و شیرازی هم به میان آمد. همهی اینها را با هزار اتفاق ریز و درشت دیگری که در فضای واقعی و مجازیام افتاده اگر جمع کنید، میشود خواب بالا. بهتر بود خوابهایم علاوه بر هشتگ، دستهبندی موضوعی خاصی هم داشته باشند بس که عجیبند.
توجه شما را به خوابهای مشابه قدیم جلب میکنم: کاروان بلاگستانی - خودم را به من پس بده - ای خواب مرا تا به کجا میبریام - تور یکروزهی ساحلگردی با بلاگران -