80. مشاوره رایگان برای دیگران، اما دشمن و غریبه با خودم
79. راستی شعر مرا میخوانی؟
78. نزدیک پنج صبح است باید دگر بخوابم
خواب - مهدی استاد احمد
دست از طلب ندارم تا این قَدَر بخوابم
بگشای در به رویم تا پشت در بخوابم
در طول روز خوابم. مانند جوجه چرتی
آیا شود که یک شب.مثل بشر بخوابم؟
گویند روی معشوق.تا یک نظر حلال است
آن یک نظر حرامم.تا یک نظر بخوابم
هرکس به قصد کاری.با کَس روَد به ویلا
اما مرا به ویلات.یک شب ببر بخوابم
همواره وقت دیدار.گل می خری برایم
یک بار هم عزیزم.بالش بخر بخوابم!
وقتی خمار خوابم.کِی بی قرارِ عشقم؟!
حتی شب عروسی.من تا سحر بخوابم
گفتی:"به روزگاری.مهری نشسته" گفتم:
"بیرون نمی توان کرد.اما اگر بخوابم"
فرقی ندارد اصلا.پهلو و تاقبازش
من حاضرم عزیزم!حتی دمر بخوابم
وقتی که مست خوابم.با جمله های بی ربط
در چرت و پرت الفاظ.مانند بیت فعلی!
آن قدر در ترافیک.خوابیده ام که دیگر
در راه می توانم.مثل فنر بخوابم
از چهار راه سیروس.تا مولوی که سهل است
از بندر گناوه تا رامسر بخوابم
من در تلاشِ خوابم.هی بوق می زنی تو
بگذار یک دقیقه.ای بی پدر! بخوابم
حتی اگر که ماشین.با من کند تصادف
بعد از دو ثانیه مکث.روی سپر بخوابم
در سینما همیشه.وقتی که فیلم طنز است
ششصد نفر بخندند.من یک نفر بخوابم
هروقت بار دیدم.بر دوش باربرها
گفتم که کاش چون بار.بر باربر بخوابم
"ایران و آنگولا" را.شاید کمی ببینم
اما زمان پخش "ایران-قطر" بخوابم
در طول روز وقتی.چون اسب گرم کارم
حق مسلم ماست.شب مثل خر بخوابم
مگشای تربتم را.بعد از وفات و منگر
تا اندرون قبرم.من بیشتر بخوابم
همواره قبل خفتن.دنبال قرص خوابم
حتی اگر کنار.قرص قمر بخوابم
هر دکتری که رفتم.جز وحشتم نیفزود
هفتاد و شش پرستار.رفتند وَر به خوابم
وقتی که نیمه ی شب.یک شعر می نویسم
صد بار میروم تا.روی اثر بخوابم
تا صبح می توانم.در وصف خواب گویم
نزدیک پنج صبح است.باید دگر بخوابم
77. شمشیر زدن به آهنگ خوانندگان فاخر!
76. معضلی به نام پایاننامه
75. کتاب هاروت، ماروت
+ کتاب هاروت، ماروت رو خوندم یعنی عاشق شخصیت سپندا شدم بخصوص وقتی اون یارو رانندهه داره حرص میخوره و عصبیه ولی اون با کمال خونسردی لبخند میزنه!
74. به وقت شیرینسازی اوقات شیرین
73. ویروسه
یه شباهت اساسی بین مهندس های کامپیوتر و دکترها هست و اونم اینه که از هر چی سر در نمیارن می گن ویروسه :D
72. وقتی اعصاب نداری بدو
داشتم تو خیابون با آرامش راه میرفتم ، یهو یادم اومد اعصاب ندارم ... شروع کردم به دویدن !!